کلیک… کلیک…. کلیک…. کلیک… اه، درسته!
حواسم اومد سر جاش و فهمیدم که توی کلاس علوم نشستم!
صدای کفشهای پاشنه بلند خانوم فریدمَن باعث شده بود که از رویاپردازی دست بکشم و دوباره به کلاس برگردم.
تا حالا شده شروع به فکر کردن به یک موضوع بکنین و آخرش متوجه بشین که داشتین به یک چیز کاملا متفاوت میاندیشیدین؟
من همیشه این کار رو میکنم.
امروز توی کلاس علوم داشتیم در مورد مدار قطب شمال یاد میگرفیتم.
من به حرفهای معلمم گوش میکردم ولی یکدفعه حواسم پرتِ یکی از ایدههای ماجراجویانم شد.