روز ۲۸ ماهِ دسامبر سال ۱۸۴۸ بود و مردم شهر لندنِ در حال آماده شدن برای سال نو بودن.
خیابانها شلوغ و پر از سر و صدای کالسکهها و اسبها بود.
توی یک خیابون، گروهی از بچه ها به سرعت از کالسکه پیاده میشدن به سمت موسسهی سلطنتی میرفتن.
اونها خیلی هیجان داشتند چون قرار بود آزمایشگاه علمی رو از نزدیک ببینن.
آقای مایکل فارادِی، مدیر آزمایشگاه قرار بود یک سخنرانیِ کریسمسی برای بچهها داشته باشه.
نزدیک به چهارهزار نفر سالن رو پر کردن و روی صندلیهای چوبی نشستن.
سالنِ آمفی تئاتر سه طبقه بود و همه به ص حنه و میزِ آزمایش دیدِ کامل داشتن.
به خاطر اینکه سالهای قبل آزمایشهای انجام شده به همراه آتیش و انفجارهای کوچیک بود، مردم با کمی فاصله از صحنه به اجرا نگاه میکردن.