رمز موفقیت یک زن مجرد، داشتن شغل خوب است.
میانگین حقوق زنان در این کشور سالانه چهل هزار دلار است. نمیخواهم دربارهی حقوقم لاف بزنم، ولی درآمدم کمی از این مبلغ بیشتر است و برای پرداخت اجارهی آپارتمان یکخوابهام در «سیلیکانوَلی»، هزینههای اتومبیلم، غذا و سرگرمیهایم کافی است. ده درصد از حقوقم برای بیمهی عمر میماند و کمی هم پسانداز میکنم. در پول غلت نمیزنم، ولی خیلی راحت هستم. بدون یک مرد.
احتمالا متوجهِ وابستگیام به آمار شدهاید. همیشه درگیر احتمالات بودهام و این چیزی است که مدام در کارم استفاده میکنم. من کارشناس بیمه هستم.
میخواهید بدانید چه کار میکنم؟
کارشناس بیمه بودن با احتمال و محاسبات سر و کار دارد. فرض کنید با یک مرد ۴۵ سالهی سالم طرف هستید که هیچوقت تصادف نکرده و یک «آئودی» قرمز دارد... برای بیمهی اتومبیلش چقدر از او دریافت میکنید که هم سود کنید و هم با سایر شرکتهای بیمه رقابت کنید؟ بیشتر مردم احتمالا براساس نرخ بیمهی خودشان حدسهایی میزنند، ولی وظیفهی من است که به یک رقم درست و دقیق دست پیدا کنم، از دلار گرفته تا سِنت.
اگر تعریف از خود نباشد، کارم حرف ندارد.
پس اگر شما از بالابودن نرخ بیمهتان عصبانی هستید، احتمالا تقصیر من است. متأسفم!
شغل خوبی دارم. بیشتر روزم را جلوِ کامپیوتر مینشینم و حدود ۹۰ درصد روابطم از طریق ایمیل است. گاهی مجبور میشوم در جلسهای شرکت کنم که در این صورت، ساکت در اتاق کنفرانس مینشینم و جلوِ خودم را میگیرم که با موبایلم بازی نکنم.
میز من در یک اتاق کوچک قرار دارد. ده سال است که در این شرکت کار میکنم و سرپرست چند نفر هستم، ولی ظاهرا این مدت آنقدر طولانی نبوده که یک دفتر درست و حسابی داشته باشم. اتاقکم حتی پنجره هم ندارد. اگر یکی از آن اتاقکهای کنار پنجره را میخواهید باید بتوانید با مسؤول تعیین اتاقکها حسابی چانه بزنید.