مردمان مشرق زمین، مردمانی عاشق داستان و حکایتاند و کتابهای زیادی را میتوانید پیدا کنید که پر از قصههای زیباست. قصههایی که تاریخ ندارند و هر نسلی میتواند از آنها لذت ببرد. یکی از مشهورترین و زیباترین داستانهای شرقی که ماجراهایش در هند و عراق و ایران اتفاق میافتند هزار و یکشب است. شهرزاد بزرگترین و مشهورترین قصهگوی تاریخ است و با هزار و یکشب قصهگویی، سرنوشت زنان سرزمینش را عوض میکند.
دربارهی زمانهی هزار و یک شب نظرات زیادی وجود دارد و بعضی معتقدند کتابی که امروز در اختیار داریم همان هزار افسانی است که پیش از اسلام به زبان پهلوی وجود داشت. بعضی ریشهی داستان را هندی میدانند اما بسیاری هم معتقدند همینکه قصهگو زنی به نام شهرزاد و ایرانی است، نشانهی اصالت ایرانی داستان است. نسخهای که امروز از این کتاب در اختیار ماست نسخهای است که در زمان قاجار و به دست عبداللطیف طسوجی از روی کتاب الف لیله و لیله به فارسی برگردانده شد.
شهرباز و شاهزمان دو برادرند که هرکدام بر ملک خود حکومت میکنند. پس از چند سال دوری، شاه زمان تصمیم میگیرد به دیدار شهرباز برود و همین زمان است که متوجه خیانت همسرش با یکی از غلامان دربار میشود و آنها را میکشد. او سپس در قصر شهرباز متوجه میشود که همسر برادر هم خیانتکار است و او را متوجه این موضوع میکند دو برادر سر به بیابان میگذارند و سپس شهرباز برای انتقام هر شب دختری را به ازدواج خود درمیاورد و سپیدهدم میکشد. این ماجرا تا جایی ادامه مییابد که شهرزاد دختر وزیر به عقد شاه درمیآید و به بهانهی قصهگویی برای خواهرش برای شاه قصه میگوید. قصهی شهرزاد بهقدری اثرگذار بود که شهرباز برای شنیدن بقیهی قصه او را زنده نگه داشت اما این قصه گویی تا یک هزار و یک شب ادامه پیدا کرد و توانست سرانجام خلق شاه را تغییر دهد.
قصههای هزارو یکشب به شکلهای مختلف در ایران منتشر شدهاند. یکی از نسخههای موجود داستانهای هزار و یک شب شهرزاد صوتی منتشر شده از سوی واوخوان است که چندین جلد دارد. هفتمین جلد این کتاب شبهای سی و هفتم تا چهل و دوم را پوشش داده است. در شب سی و هفتم حکایت ایوب و فرزندان قصهای است که شهرزاد تعریف میکند و شب بعد قصههای صواب، غلام اول و کافور غلام دوم، قصهی شهرزاد است. حکایت کافور از این شب تا شب چهل و دوم ادامه دارد. خوانش این قصهها را شیوا خنیاگر بر عهده دارد. کتاب صوتی شیوا خنیاگر را میتوانید در همین صفحه از فیدیبو دانلود کنید. همچنین دانلود کتاب صوتی هزار و یک شب جلد سوم و کتاب صوتی هزار و یک شب جلد دوم از این وبسایت ممکن است.
انتشارات گوتنبرگ ناشر دیگری است که کتاب چاپی این حکایت عظیم را منتشر کرده است. دانلود مجموعه کامل هزار و یک شب این ناشر به صورت پی دی اف هم ممکن است.
عبداللطیف تسوجی از عاملان زمان قاجار بود. او همراه خانوادهاش در تبریز زندگی میکرد و محمدشاه بهخاطر کفایتش او را به مقام معلمی ولیعهد آن زمان یعنی ناصرالدینشاه برگزید. سواد بالای او باعث شد شاهزاده بهمن میرزا در آن زمان از او بخواهد الف لیله و لیله را به فارسی برگرداند زیرا دیگر نسخهای از این کتاب در ایران وجود نداشت، سروش، شاعر آن زمان دربار هم در برگرداندن قسمتهای نظم این اثر نقش داشت. تسوجی بعدها به نجف رفت و مجاور حرم امام علی (ع) شد و در همانجا درگذشت. فرزند او همچنان در دربار ناصری بهعنوان ملا خدمت میکرد.
داستان هزار و یک شب پر از داستانهای کوتاه و بلند تلخ و شیرین است و حرفهای زیادی برای گفتن دارد. شنیدن این کتاب میتواند شبیه سفری به گذشته باشد، به ایران باستان، دوران شکوه بغداد و دریاهای دور دست. این داستان ما را با ادبیاتی آشنا میکند که بسیار اصیل و غنی است و از همه مهمتر تلنگری است که نشان میدهد زنان هرچند درون اندرونی بودهاند اما میتوانستند از انفعال خارج شوند و در سرنوشت کشورشان اثرگذار باشند، همانطور که شهرزاد با تسخیر قلب و ذهن شهریار توانست تقدیر شومی را عوض کند. با دانلود فایل صوتی شهرزاد قصه گو میتوانید لحظات خوبی برای خودتان بسازید.
گفت: ای ملک جوان بخت، چون غلامان با یکدیگر گفتند که باید هر یک سرگذشت خویش بیان کنیم، نخست آنکه فانوس در دست داشت، حکایت آغاز کرد و گفت مرا در پنج سالگی از دیار خویش به در آوردند و به چاوشی بفروختند. او را دختری بود سه ساله، من با آن دختر همبازی بودم و از برای دختر میخواندم و میرقصیدم تا اینکه من دوازده ساله شدم و دختر ده ساله گردید و دختر را از من منع نمیکردند و پوشیدهاش نمیداشتند. روزی من نزد دختر رفتم و دیدم که در جای خلوت نشسته، او از گرمابه به درآمده بود و مانند ستاره میدرخشید و بوی عبیر و مشک از او همی آمد. پس باهم ملاعبه کردیم، چون من این را دیدم بیرون گریختم. مادر دختر نزد دختر آمد و آن حالت دید و حیران شد و در حیرت فرو رفت. پس از ساعتی به کار دختر تدارکی کرد و راز را از پدر دختر پوشیده داشت و با من هم ملاطفت و مهربانی همی کرد تا اینکه دو ماه بر این بگذشت. آنگاه مادر او را به پسری دلاک که سر پدر دختر تراشیدی کابین کرد و مهر را از مال خود بداد و جهیز فراهم آورد. ولی با همهی اینها پدر را بر حال دختر آگاهی نبود و در فراهم آوردن جهیز دختر شتاب میکردند تا روزی مرا غافل کرده بگرفتند و آلت مردی مرا ببریدند. چون هنگام عروسی شد مرا به آن دختر خواجهسرا کرده با او بفرستادند. هر وقت که دختر به خانه پدر آمدی و یا به گرمابه رفتی من نیز با او میرفتم و کار او را پوشیده داشتم و در شب زفاف کبوتری کشتند و خون او را بهجای خون بکارت به زنان بنمودند. دختر دیرگاهی در خانه دلاک بماند و من از بوس و کنار او بهرهمند میشدم. پس از آن دختر و مادر و شوهرش بمردند و من بی خداوند ماندم.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 57.۱۷ مگابایت |
مدت زمان | ۰۱:۰۲:۰۳ |
نویسنده | عبداللطیف طسوجی |
راوی | شیوا خنیاگر |
ناشر | واوخوان |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۰/۰۱/۱۸ |
قیمت ارزی | 3 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
خیلی ممنونم از این کار قشنگتون. خیلی خوبه، آهنگ، صدای راوی، همه چی اش خوبه فقط یه اشکالی داره، اونم اینه که اشعار رو گاهی اشتباه میخونه راوی. توی قسمت های دیگه هم پیش اومده. گاهی لحن اشتباهه گاهی تلفّظ واژگان، اولی بیشتر. اگر بادقّت تر بخونن خیلی خوب می شه.
خوانش زیبا و درست خانم خنیاگر متن سانسور نشده کیفیت عالی قیمت مناسب من شب ها قبل خواب یک ربع گوش میدم... کاش ادامه داستان رو هم برامون بخوانند...
قشنگ بود بخصوص صدای خانم خنیاگر خیلی نشسته به کتاب، اما متاسفانه فقط ۱۴ جلد منتشر شده
این کتاب به ادبیات دوستان به شدت پیشنهاد میشه
خوانش بسیار عالیست
عالی
عالی