این چاتوست که صحبت میکند،چاتو دشامراک،از شرق لس آنجلس پیر،و میخواهم بدانید امروز روز بزرگی در زندگی من است، چون من امروز مدسه را رها کردم و از این پس میخواهم به عنوان نویسنده مشغول کار شوم. من روی نردهها یا ساختمانها یا هر چیزی که امکانش باشد مینویسم،در واقع اسمم را مینویسم، نه آن اسمی که پدرم روی من گذاشت. هیچ بخشی از آن را نمیخواهم. من اسمی را که توی گروه داشتم را مینویسم،چاتو،که به معنای صورت گربهای است،چون من مثل گربهها دماغ تختی دارم و این یک کلمه مکزیکی است،چون خود من ه به آنجا تعلق دارم،یعنی مکزیکی هستم و از این بابت خجالت نمیکشم. من زبان آنها را دوست دارم،رفیق.با این زبان منظورت را بهتر میتوانی بیان کنی تا انگلیسی. با این حال بهترین زبان آلمانی است،رفیق. لحن زمختی دارد.یک روز آن را یاد میگیرم.