در نوشتار پیش رو، با بهرهگیری از رهیافتهای باختین و متفکرانی چون ریچارد رورتی، نشان خواهیم داد که گفتمان سنت و مدرنیته چگونه از خلال شخصیتهای مختلف رمانهای مذکور ظاهر میشود. همچنین نشان خواهیم داد که شکلگیری و ظهور رمان فارسی چگونه در رابطهای گفتمانی و بینامتنی با رمانهای ترجمهشده صورت پذیرفته است.