بعضیها فوتبال را معادل زندگی میدانند و حمیدرضا صدر از این دسته آدمها بود. از دسته آدمهایی که فوتبال را فقط آدمهایی که دنبال توپ میدویدند نمیدید، تکنیک و تاکتیک نمیدید، او چیزی فراتر از یک بازی یک ساعت و نیمه را میدید، فرهنگ و تمدنی که پشت فوتبال پیش میرفت، نگاههایی که شکل میگرفت و جوامعی که تغییر میکردند. او با همین دید دربارهی فوتبال مینوشت و حرف میزد. پیراهنهای همیشه یکی از یادگارهایی است که از گنجینهی ارزشمند اطلاعات او برایمان مانده است. این کتاب یک انتخاب خوب برای پر کردن لحظات یک عصر تابستانی است.
پیراهنهای همیشه، مردان فوتبال: تک نگاریها اولین بار سال ۹۶ منتشر شد. چاپ این کتاب را انتشارات چشمه بر عهده داشت و آن را در ۳۳۹ صفحه راهی بازار کرد. حمیدرضا صدر، مفسر فوتبال و سینما این کتاب را با قلمی فوقالعاده نوشته است و پژمان جمشیدی، بازیکن مشهور فوتبال ایران خواند کتاب صوتیاش را به عهده گرفته. برای کسانی که حرف زدن حمیدرضا صدر را شنیدهاند سخت نیست که تصور کنند متن این کتاب چقدر پر از جزئیات و غنی از اطلاعات دقیق است. او بهقدری توصیفها را خوب نوشته که اگر چشمهایتان را ببندید میتوانید گرد مولر را بدن عضلانی و قدکوتاهش در حال دویدن تصور کنید و اوزه بیو را در امجدیه در بازی مقابل پرسپولیس ببینید.
دکتر صدر در کتاب پیراهنهای همیشه تعداد زیادی از بازیکنان فوتبال را معرفی کرده و از آغاز فوتبال حرفهای تا همین چند سال پیش را به تصویر کشیده است. از ریکاردو زامورا و آنتونی رابینز تا بابی چارلتون افسانهای در این کتاب معرفیشدهاند و خواننده نخواهد توانست برای فاجعهی مونیخ که برای بازیکنان منچستریونایتد رخ داد گریه نکند.
کتاب حمیدرضا صدر چیزی خیلی بیشتر از معرفی فوتبالیستهاست. او در فصل پله خرابههای برزیل را توصیف میکند، هنگام حرف زدن از فرانس بکن باوئر بلند شدن آلمان از خرابههای جنگ جهانی را به تصویر میکشد و وقتی از جورج بست حرف میزند میفهمی ستاره شدن تضمینی برای ستاره ماندن نیست.
در این کتاب از دو بازیکن ایرانی هم یادشده است، همایون بهزادی و ناصر خان حجازی که هر دو بخش بزرگی از داستان فوتبال ایراناند. کتاب حمیدرضا صدر خیلی سریع به چاپ دوم و سوم رسید و هنوز هم یکی از پرفروشهای نشر چشمه است. دانلود کتاب صوتی پیراهنهای همیشه با صدای پژمان جمشیدی در همین صفحه ممکن است و اگر اهل کتاب صوتی نیستید دانلود pdf کتاب پیراهن های همیشه انتخاب دیگری است که فیدیبو پیش رویتان گذاشته است.
حمیدرضا صدر یک آدم همهکاره است. از آن دسته آدمهایی که سخت میشود توصیفشان کرد. او متولد سال ۱۳۳۵ در محلات است و در دانشگاه تهران در رشتههای اقتصاد و شهرسازی در مقطعهای لیسانس و فوقلیسانس تحصیلکرده است. او همچنین مدرک دکترای برنامهریزی شهریاش را از دانشگاه لیدز در فرانسه دریافت کرده است.
دکتر صدر به خاطر تحلیلهای فوتبالیاش در برنامههای مختلف صداوسیما و شبکه ورزش شناخته میشود. برنامههایی مانند نود، فوتبال برتر و آنسوی نیمکت از جمله برنامههایی بودند که او در آنها حضور داشت. او در وبگاه گل و تعدادی رسانهی ورزشی دیگر هم مطلب مینوشت. دکتر صدر همچنین تحلیلگر سینمایی قهاری هم به شمار میرود و در روزنامههایی مانند شرق ستون سینمای جهان مینوشت. مجله فیلم هم از جمله مجلاتی است که نوشتههای حمیدرضا صدر بهصورت منظم در آن چاپ میشدند.
حمیدرضا صدر علاوه بر پیراهنهای همیشه چند کتاب فوتبالی دیگر از جمله، «پسری روی سکوها، وقایعنگاری چهاردههای فوتبال ایران»، «نیمکت داغ»، «روزی روزگاری فوتبال» را نوشته است. کتابهایی مانند «تو در قاهره خواهی مرد»، «سیصد و بیست و پنج» و «درآمدی بر تاریخ سیاسی سینمای ایران» از جمله دیگر آثار این نویسندهاند. او روز جمعه، ۲۵ تیرماه هزار و چهارصد و پس از سه سال جنگیدن با سرطان، در شصت و پنج سالگی در خانهاش در ایالت کالیفرنیای آمریکا درگذشت.
پیراهنهای همیشه یک کتاب معمولی نیست، داستان موفقیت و شکست است، داستان از خاک برخاستن و به خاک نشستن، داستان اشکها و لبخندها، اشکها و لبخندهایی که بازیکنان فوتبال برای هوادارانشان و ملتهایشان به ارمغان آوردهاند. در کتاب حمیدرضا صدر در کنار قهرمانانی که بعضیهایشان در حد سوپر مدلها بودند و بعضیهایشان حتی به نظر نمیرسید سلامت کافی داشته باشند، بچههای بدون کفشی را میبینیم که به عشق فوتبال در استادیوم فریاد میزنند، پدرهایی را میبینیم که غمهایشان را با فوتبال فراموش میکنند، شهرهایی را میبینیم که با فوتبال آباد میشوند. بازیهای سیاستمدارها را میشنویم، مردهایی را میبینیم که از سرزمینشان دور ماندند اما در قلب مردمشان درخشیدند. شنیدن پیراهنهای همیشه شبیه رفتن به یک ماجراجویی بزرگ در دل تاریخ است. یک ماجراجویی خاص از دریچهی فوتبال. این کتاب را میتوانید به هر نوجوانی که حال و هوای فوتبالیست شدن دارد هدیه بدهید یا به هرکسی که دوست دارد دنیا را از نگاههای مختلف ببیند توصیه کنید.
چه کسی میتواند آن شب را فراموش کند؟ بیست و پنج نوامبر 2003 را، نبرد اینتر- آرسنال در جوزپه مئاتزا را، روزگار سیاه آرسنال در لیگ قهرمانان تا آن شب را، هیچکس. احتمالاً هیچکس. آن شب به تیری آنری تعلق داشت.
آرسن ونگر، پس از قرعهکشی لیگ قهرمانان، خوش خیالانه گفت مردانش آنقدر پختهشدهاند که فصل متفاوتی را در اروپا رقم بزنند، ولی نتایجشان مصیبتبار بوده و طی سیزده بازی آخرشان در لیگ قهرمانان اروپا هم فقط دو بار بردهاند. در جدول مرحلهی گروهی تیم آخر هستند و طی چهار بازی فقط دو گل زدهاند. در لندن ۳-۰ مغلوب اینتر شدهاند؛ همان شبی که ینس لمان سه گل در همان نیمهی اول از خولیو ریکاردو کروز، اندی فن در میده و اوبافمی مارتینز دریافت کرد. در مسکو با لکوموتیو بدون گل مساوی کردهاند. ونگر در کیف به سیستم ۴-۴-۲ روی آورد ولی آرسنال از دینامو هم ۱-۲ شکست خورد. آنها در هایبری، دینامو را بهزحمت با گل دیرهنگام اشلی کول، پس از برخورد تصادفی توپ با آنری، شکست دادهاند تا در نیمهی راه حذف نشوند تا برسند به این جا، به جوزپه مئاتزا.
آرسنال سه شب پیش بیرمنگام سیتی را در لیگ با سه پاس آنری به لیونگبرگ، برکمپ و پیرس شکست داده، ولی دست ونگر امشب خالی شده. او بسیاری از مردان کلیدیاش را در اختیار ندارد: پاتریک ویرا و دنیس برکمپ را، سیلوین ویلتورد، جیلبرتو و لون را. ونگر مجبور شده پاسکال سیگان را در ترکیب دفاعش قرار دهد، مجبور شده بازوبند کاپیتانی را به ری پارلور بدهد. اینتر از بازی رفت تاکنون دگرگون شده. در بازی رفت هکتور کوپر روی نیمکت نشسته بود که حالا جایش را داده به آلبرتو زاکرومی. اینتر همین سه روز پیش پروچا را با شش گل له کرده.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 1.۰۳ گیگابایت |
مدت زمان | ۱۲:۳۸:۴۲ |
نویسنده | حمیدرضا صدر |
راوی | پژمان جمشیدی |
ناشر | رادیو گوشه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۹/۱۲/۰۲ |
قیمت ارزی | 6 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
بنظر میاد خیلی از ما ایرانیها نیاز به فایتکلاب داریم تا کمی خودمونو خالی کنیم. توجیه دیگهای برای این حجم از پیگیری در تخریب افراد به ذهنم نمیرسه. من صرفاً دورهی کوتاهی از نوجوانی عشق فوتبال بودم. شناختم از پژمان جمشیدی هم محدود به خاطرات مبهمی از حضورش در تیم رقیب و چند صحنه از بازیش تو سریالاست که اتفاقی دیدم. حس خاصی نسبت به شخصیتش ندارم و برخلاف برخی دوستان تصور نمیکنم حق منو جایی خورده باشه. با این توضیحات فکر مبکنم پژمان جمشیدی این کتاب رو فوقالعاده خونده و تلاش تحسینبرانگیزی کرده که حس رو منتقل کنه. انتخاب هوشمندانهای برای خوندن همچین کتابیه. من از صداش لذت بردم و فکر میکنم چون خودش عاشق چیزیه که میخونه، حس کتاب رو دوچندان کرده. به دوستان توصیه میکنم کمی از عاج فیل خودساختهشون پایین بیان و اخمهاشون رو وا کنن و سعی کنن پیشفرضهاشون رو به چالش بکشن. از مدل نقد نوشتنشون پیداست که با شنیدن اسم پژمان جمشیدی چشم و گوششون رو بستند و تصمیمگرفتند بجای شنیدن، جیغهای ناخودآگاهشون رو به نحوی بیرون بریزند. این کتاب برای منی که سالهاست فوتبال رو دنبال نمیکنم روایت زندگی انسانهایی بود که شهرت براشون بهشت یا دوزخ ساخته. داستان انسانهایی که فقط فوتبالیست نیستند، انسانند با تمام اجزای انسان. نمیشه کتاب رو به خلاصه زندگی اسطورههای فوتبال تقلیل داد و حکم کرد برای غیرفوتبالیا حذاب نیست. گوش بدید و بجای موندن در تلفظ س و ز و اسم راوی، درام جاری در روایتها رو بشنوید و ازش لذت ببرید.
کاش دوستان فقط بخاطر اینکه گوینده ادم معروفیه، گوش نداده نظر منفی ندن، شما فقط نمونه رو گوش کنی میبینی که خیلی خوب و دلنشین میخونه. واقعا این جبهه گرفتن همیشگی رو درک نمیکنم.
چطور میتونین اینهمه زحمت و علاقه رونبینین ، وانقدر بی رحمانه درحالی که خیلی هاتون حتی گوش نکردین نمونه رو نظر بدین ؟ ای کاشک برای نظراتتون دلیلی تخصصی داشتین که براساس اون تصمیم به خرید کتاب گرفت .
من شخصا پژمانو دوس دارم ولی فک نمیکنم بد میخونه صداشم خوبه قشنگه ولی درسته روی س میگیره ی یذره زبونش ولی نه خیلی لطفا وقتی دیدین گوینده شخص معروفی نظر منفی ندین دوست ندارین گوش نکنین همین مجبور نیستین گوش کنینین و نظر منفی بدید هر کسی حقق داره هر جایی ک میخواد فعالیت کنه شما حق ندارین ب کسی بگین فلان کار بکن و یا نکن دوس داشته گویندگی کرده دوس نداری صاحب اختیار گوشت هستی ب سلامت
ایشون صداشون روی حروف س ز زنگ بسیار گوشخراشی داره
چی میگین شما؟🤔 خوب میخونه که
عالي بود صداي ایشون بی نهایت دلنشین و بی نظیر و درجه یک و به دل میشینه واقعا لذت بردم از قلم جناب اقای صدر با کتابخوانی اقای جمشیدی بنظر میرسه ایشون در هر زمینه ای هنرمند و با استعداد هستن واقعا از صمیم قلبم علاقه ی شخصی عجیبی به ایشون دارم صداشون هم مانند شخصیت و اخلاق و منششون بسیار جذاب و دوستداشتني بود مرسی از فیدیبو و رادیو گوشه برای قرار دادن این کتاب صوتی ناب و خفن با حال و هوای فوق العاده
خیلی خوب و قابل قبول بود، اینکه شخص گوینده تخصص در مورد موضوع کتاب داشته باشه ،کاملا خوشاینده و اینکه صدای ایشون قابل قبول و خوب هست.اینکه گوینده کتاب متخصص امر باشه ،این قابلیت رو بهش میده که خودش درک بهتری از موضوع داشته باشه ،بدونه کی،کجا و چرا باید یک اتفاق پررنگ تر و یا کمرنگ تر به نظر بیاد ،اینکه کجا لحن صدا و تن اون رو تغییر بده، و اینکه کجا باید به مخاطب این مفهوم رو برسونه که داریم از چی صحبت میکنیم .کیفیت اتفاقات رو شنونده بهتر و درست تر درک میکنه.
صدای پژمان و نوشته استاد صدر میتونه جذاب باشه
ای آقایان و خانم های دست اندر کار، کسانی که کتاب صوتی میخرند، مهمترین دلیل خریدشون راوی با مهارت هستش، و الا خودشون میتونن نسخه ی چاپی و دیجیتالی رو بخونن. با شنیدن نمونه کتاب، متوجه شدم بهتره روی همون نسخه چاپی یا دیجیتالیش تمرکز کنم!