مجموعهداستان «بعد از هفت قدم بلند» نوشته راضیه مهدیزاده بهتازگی توسط انتشارات هیلا منتشر و راهی بازار نشر شده است.
نویسنده این کتاب دارای مدرک کارشناسی فلسفه از دانشگاه تهران و کارشناسی ارشد مطالعات سینمایی از دانشگاه هنر تهران است. او ساکن شهر نیویورک است و دورههای نوشتن خلاقانه و آموزشهای هنری را پشت سر گذاشته است.
«قم رو بیشتر دوست داری یا نیویورک؟»، «موخوره» و «یک کیلو ماه» آثاری هستند که تا به حال از مهدیزاده منتشر شدهاند. رمان «قم رو بیشتر دوست داری یا نیویورک؟» سال ۹۷ توسط همینناشر به چاپ رسید و در حال حاضر با نسخههای چاپ دوم در بازار حضور دارد. اینکتاب، داستان زندگی زن جوانی را شامل میشد که از ایران تا آمریکا کشیده میشود و در ۱۴ فصل نوشته شده بود.
«بعد از هفت قدم بلند» مجموعهداستانی با ۱۰ داستان کوتاه است که عناوینشان به اینترتیب است:
«هجدهم مهرماه»، «سفید»، «زندگی جای دیگری است»، «اتاقی در زوریخ»، «کورتانا میچرخد»، «سومین قطره خون بعد از هفت قدم بلند»، «رویای ایتالیا»، «حاجی واسموس»، «ساز شکسته، قلب شکسته خریداریم» و «چسب زخم».
در قسمتی از داستان «سومین قطره خون بعد از هفت قدم بلند» از اینکتاب میخوانیم:
میگوید نترس. آرام باش. گیج نشو. اینجا وادی حیرت است. یادت نمیآید پرندهها چطور گیج شده بودند و سرشان به دوران افتاده بود؟ یادت میآید همهشان با هم هذیان میگفتند که عاشقاند، اما نمیدانند عاشق کی و چی؟ دلهایشان از عشق پر شده بود، از عشق لبریز بود، اما خالی هم بود. در یکلحظه، دلهایشان هم خالی بود و هم پر. یادت میآید که فقط یکقدم تا قاف و دیدار سیمرغ مانده بود که خیلیهایشان پرپر شدند؟
پاهایم سست میشوند. نمیتوانم بایستم. نمیتوانم بنشینم. نمیتوانم ادامه بدهم. میدانم که اگر بنشینم، دوباره باید مسیرِ آمده را برگردم و از اول شروع کنم. شاید این بزرگترین ایراد آهستگی است. یکلحظه پلک نمیزنم. دستهایم را بو میکنم. آرامتر میشوم. سرم از چرخیدن بازمیایستد. چندلحظه در همان حالت میایستم و تمام توانم را جمع میکنم تا یک قدم بلند بردارم. یک قدم دیگر. پاهایم شروع میکند به زقزق کردن. پای درخت کاخ ایستادهام. صدا واضحتر میشود. ناله بلند و بلندتر میشود و نور آفتاب پررنگ و پررنگتر.