در حومۀ سرسبز و خوش آبوهوای ویلمینگتون، جنگلهای ناهموار درۀ برندی واین، کسانی زندگی میکنند که وارث ثروت مواد شیمیایی خانوادۀ دوپونت هستند. املاک و باغات آنها در منطقۀ معروف به ییلاقات دلاوِیر شاتو قرار دارد. جو بایدن و همسرش جیل در یک منطقۀ ساده و با آبوهوایی معتدل، البته طبق استانداردهای آنجا، در چهار هکتار زمین شیبدار زندگی میکنند که مشرف به یک دریاچۀ کوچک است.
در نودونهمین روز قبل از انتخابات وارد جادۀ منتهی به املاک بایدن شدم. مشاوران وی برای جلوگیری از سرایت بیماری مرا در یک کانکس، در صد متری خانۀ محل زندگی خانوادۀ آنها، مستقر کردند. بایدن درست قبل از شانه زدن به موهای سفیدش از پایین پلهها صدا زد: «به خانۀ مادرم خوش آمدید.» به طبقۀ دوم کلبه آمد. او یک پیراهن سفید و آبیرنگ به تن داشت، آستینهایش را تا آرنج بالا زده بود، یک خودکار بین دکمههایش گذاشته بود و یک ماسک سفید و روشن ان ۹۵ هم پوشیده بود.
بایدن سه هفته تا نامزد شدن در حزب دموکرات آمریکا برای ریاست جمهوری فاصله داشت. آن روز صبح عنوان نخست صفحۀ اول روزنامۀ واشنگتنپست این بود: «پسرفت جایگاه مقدر آمریکا در جهان.» شمار کشتهشدگان ویروس همهگیر کرونا نزدیک به ۱۵۰۰۰۰ نفر بود؛ یعنی سه برابر بیشتر از تعداد آمریکاییهایی که در ویتنام جان خود را از دست دادند. اقتصاد سریعتر از هر زمان دیگری در تاریخ این ملت دچار فروپاشی شده بود. در پورتلندِ اورگان مأموران فدرال با لباس مبدل به سمت معترضان گاز اشکآور پرتاب میکردند؛ معترضانی که دونالد ترامپ آنها را «هرجومرج طلبان و آشوبگرانی بیمار و منحرف» خواند. آن روز ترامپ در توئیتر هشدار داد که تظاهرکنندگان «شهرهای ما را ویران میکنند و اگر جو بایدن تنبل، این عروسک جناح چپ، پیروز شود بدتر از آن را هم خواهیم دید. بازارها خراب میشوند و شهرها میسوزند.»