گذار از سنت و گام برداشتن به سمت مدرنیته، تجربهای است که در غرب به وقوع پیوست. در این گذار، هستی شناسی، معرفت شناسی، روش شناسی، فرجام شناسی و جامعه شناسی غربی دچار تحولی عظیم شد. تحول در این حوزه کلان طبعاً به قلمروهای خرد و مفاهیم موجود در ادبیات سیاسی غرب نیز کشیده شد. مفاهیم در دوران جدید بار معنایی جدیدی به خود گرفتند و به ناچار در تحقق خارجی این مفاهیم نیز پنجرههایی نو گشوده شد.
یکی از مهمترین مفاهیمی که از لحاظ معنایی دچار تحولی بزرگ شد و فهمی جدید از آن صورت گرفت و در عمل نیز پدیدهای نو به حساب آمد، مفهوم دولت و به تبع آن شکل گیری دولت جدید/مدرن در غرب بود.
اگر این پیش فرض را بپذیریم که ایرانیان نیز گریزی از گذار به سمت تجدد - البته نه الزاماً از نوع غربی آن – ندارند و به هر حال باید از سنت عبور کنند، دولت مدرن یکی از مهمترین مسالهها و دغدغههای ما در حوزه سیاست خواهد بود. به ویژه آن که تعامل با دولتها در سطح بین المللی و منطق حاکم بر روابط بین الملل در جهان جدید، اقتضا دارد تا دولتها از قدر مشترکی به نام دولت مدرن برخوردار باشند. این که دولت مدرن چیست و چه نظریههایی این مفهوم را صورتبندی میکنند، از یک سو و بررسی تاریخچه و زمینههای شکل گیری این پدیده در ایران و مقایسه آن با نوع غربی آن از سوی دیگر میتواند اندک روشنایی بر پیگیری این پدیده در ایران بیفکند. اساساً ردیابی ساخت دولت در ایران و تحولاتی را که احیاناً به خود دیده – چه در دوران پهلوی اول و دوم و چه در دوره جمهوری اسلامی – و نیز بررسی موانع و محدودیتهایی که بر سر راه شکل گیری دولت مدرن در ایران وجود داشته و امکاناتی که برای تحقق دولت مدرن در ایران وجود داشته و دارد و بازتابی که این فرآیند بر توسعه، فرهنگ، اقتصاد، حقوق، اجتماع و سیاست در ایران داشته و یا میتوانسته داشته باشد، بهانهها و زمینههایی بود که معاونت پژوهشی دانشگاه مفید را بر آن داشت تا در قالب طرحی پژوهشی اقدام به بررسی «دولت مدرن در ایران» نماید و راهی را بگشاید تا پژوهشگران و اساتید در این زمینه به تامل و کاوش پرداخته و یکی از مهمترین دغدغهها در عرصه سیاست در ایران را کلید بزنند. امید آن که این اثر بتواند خلاء پژوهشی در این زمینه را پوشش دهد.
در پایان لازم است از زحمات و تلاشهای علمی اساتید و نگارندگان محترم مقالات، ارزیابان ارجمند و ویراستار گرامی اثر قدردانی به عمل آید.