«نیکلاس» فقط میخواست دزدکی سرک بکشد، آخر دیگ«عمه بوتس» سر و صدای عجیبی میکرد، ولی همینکه در دیگ را برداشت: آ...آ...آت...چو
تمام جادوها وارد دماغش شد. حالا هرچه آرزو کند تبدیل به واقعیت میشود.
دیگر حتی «بارون گریمیس» شرور در امان نیست. بهخصوص وقتی که نیکلاس عطسهاش میگیرد...