هنر دیوارنگاری بهعنوان یکی از انواع هنرهای تجسمی که بهدلیل شیوه تولید و ارایهاش، پیوندهای مشترکی با سایر علوم و هنرها دارد، دارای مجموعهای از عوامل و عناصر مؤثر است. پروژههای دیوارنگاری به دلیل گستردگیشان طیفی از مشاغل و مهارتها را بهکار میگیرند و ازاینروی، جامعه فعالان این هنر مجموعهای از شغلها، تخصصها و مهارتهای مختلف است. از سوی دیگر، ساختار اجتماعی هنر دیوارنگاری و تأثیرات و عملکرد اجتماعی آن در زمینههای سیاسی، فرهنگی، هنری و سایر حوزههای اجتماعی، آنرا بهعنوان یک محصول هنری دارای کارکردها و تأثیرات متعدد درآورده است. جامعهشناسی هنر دیوارنگاری میتواند جامع تشخیص و شناسایی این تأثیرات و عملکردها و نیز خصوصیات، مطالبات و مواضع عاملان این هنر اعم از سفارشدهندگان، حامیان، طراحان، مجریان، بهرهبرداران و مخاطبان باشد. جامعهشناسی هنر دیوارنگاری شهری بهطور کلی به معنای بررسی جایگاه، نقش و کارکردهای اجتماعی دیوارنگاری و شناخت ساختار اجتماعی عوامل مؤثر این هنر است که در نهایت سمت و سو و روند تولید اثر و تبیین معنا و پیام آنرا شکل میدهد.
نقاشی بهطور عام و دیوارنگاری بهطور خاص، یکی از اولین دستاوردهای بشر است که در طول تاریخ با دلایل و اهداف مختلف به آن توجه شده و کارکردهای متنوعی برای آن در نظر بوده است. دیوارنگاری را بهلحاظ نحوه و کیفیت ارایه، باید شکل اجتماعی نقاشی قلمداد کرد. در سرزمین ایران که مهد یکی از بزرگترین تمدنهای بشر است، دیوارنگاری در دورههای مختلف، در شکلهای گوناگون دیده میشود که مسیر تطور و رشد تاریخی خود را متناسب با رشد فرهنگی و اجتماعی جامعه پیموده است. ابعاد اجتماعی این هنر، آنرا به برخی علوم و مهارتهای دیگر انسان نظیر؛ معماری، شهرسازی، طراحی شهری، تبلیغات محیطی، مهندسی مواد، دکوراسیون و ارتباطات اجتماعی پیوند زده است.
مجاورت و تلاقی هنر دیوارنگاری با هر کدام از موارد اشاره شده، سبب پیدایش نوعی از ظرفیتهای کاربردی و جنبههای کارکردگرایانه در این هنر شده است. علاوه بر جنبههای هنری یک اثر دیواری که در بردارنده مقتضا و کیفیت هنری و نحوه استفاده از روش و تکنیک برای بیان محتواست، بررسی ارتباط بین دیوارنگاری با حوزههای پیرامونی و مخاطبان جمعی و فردی آن میتواند شناخت بهتر و در نتیجه بهرهبرداری مطلوبتر از ظرفیتهای کارکردی آنرا در پی داشته باشد.
این پژوهش از نوع کیفی است و دلایل نظری موجود در آن شامل متغیرهای مختلفی است. متغیرهای علّی که درواقع، متغیرهای اصلیاند و علل کاربرد نقاشی را در جامعه بررسی میکنند، و متغیرهای توصیفی تحقیق، که آثار دیواری شهر تهران و مضامین آنهاست که شامل مضامین تزیینی و منظره، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، تجاری و مذهبیاند.
بررسیهای این پژوهش، بر تحلیل دیوارنگاری ایران پس از انقلاب و سرمایههای نمادین، اجتماعی و فرهنگی حاکم بر آن متمرکز است که حاکی از تحولات سیاسی و اجتماعی و کنشها و میدانهای قدرت در حوزه نقاشی و میدان قدرت دولتی است. موضوع محوری پژوهش حاضر، بررسی چرایی و چگونگی تولید آثار دیوارنگاری، مضامین عمده آنها، سازوکار ارتباطی این آثار با جامعه و کارکرد آنها در محیط پیرامونیشان و ارتباط آنها با ساختار قدرت، در دوران معاصر است و شناخت جامع این مسئله، مستلزم شناخت روند تاریخی آن و مطالعه تطبیقی تحولات این هنر در دو دورۀ پیش و پس از انقلاب اسلامی است. رابطه متقابل هنر دیوارنگاری با جامعه از یک سو و حاکمیت سیاسی از سوی دیگر در دورۀ انقلاب و پس از آن در ایران بهرغم مشابهتهایی که با دورههای تاریخی دیگر دارد، دارای خصلتها و ویژگیهای مختص به خود است.
پژوهش فوق بر این نگرش استوار است که دیوارنگاری به عنوان گونهای از هنر که برگرفته از تفسیر اجتماعی نقاشی و عملکرد عمومی آن است، با تبدیل نوع رابطه خود با مخاطب به یک رابطه جمعی، ظرفیتهای گستردهتری در تأثیرگذاریهای اجتماعی یافته است و علاوه بر ایفای نقش سنتی خود میتواند در فرایندهای اجتماعی سهیم شده و با بهرهگیری از ظرفیتهای چندگانه خود، به یک روش گفتمان اجتماعی و یک رسانه جمعی برخوردار از جذابیتهای هنری تبدیل شود.
تاکید ویژه بر هنر دیوارنگاری و تولید انبوهی از آثار در این حوزه، نشان از توجه و تاکید حاکمیت به ابعاد اجتماعی آن دارد. همچنین فراوانی این آثار میتواند نشانگر اقبال و همگرایی هنرمندان فعال در زمینه دیوارنگاری، در راستای تبلیغ مواضع انقلاب و نظام سیاسی آن باشد. بر این اساس، روند تحولات این هنر و قیاس و تطبیق آن با مواضع اصولی حاکمیت و خواست عمومی جامعه، بسیاری از جنبههای کارکردی دیوارنگاری و تأثیرات آن بر جامعه را بر ما روشن میکند.
علاوه بر بخشی از کارکرد دیوارنگاری که مربوط به ارزش تاریخی آن است، این هنر میتواند پدیدهای مؤثر بر زمان حال بوده و در فرایندهای جامعه ایفای نقش کند. جایگاه آثار دیوارنگاری در دورههای مختلف تاریخی، بر حسب خواسته قدرت از آنها و نیاز جامعه، میتواند تغییر کند. تأثیرات رو به آینده آثار دیواری بهخاطر ماندگاری این آثار، امری بدیهی است. کارکردهای اجتماعی دیوارنگاری با توجه به قابلیت حضور و مشارکت فعال آن در گفتمانهای اجتماعی و اثربخشی بر جامعه و سایر پدیدههای همعرض خود، آنرا به هنری با جنبهها و ظرفیتهای قابل توجه اجتماعی تبدیلکرده است. اطلاق هنر مردمی به دیوارنگاری نیز ناشی از نحوه و روند تولید و ارایه اثر و کیفیت برقراری ارتباط مخاطبان با آن است.
به نسبت اهمیت و کارآیی اجتماعی این هنر، به نظر میرسد توجه بیشتری از سوی پژوهشگران، منتقدان، رسانهها و دانشگاهیان برای ارتقای عملکرد اجتماعی آن لازم است. امید است انتشار این کتاب زمینهساز فعالیت سازنده صاحبنظران حوزههای علوم ارتباطات، جامعهشناسی هنر، مدیریت شهری و هنرمندان و دانشجویان در زمینه هنر دیوارنگاری باشد.