داستانهای جنایی پرطرفدارند و نویسندگان مختلف هرکدام به شیوهای روایت خود از جنایت را بیان میکنند. پرفروشترین نویسندهی ادبیات جنایی تاریخ، خانم آگاتا کریستی نویسندهای است که داستانهایش بیشتر بر معمای موجود در آن تمرکز دارد تا به خشونت نهفته در جنایت. در داستانهای کریستی خبری از جزئیات عجیبی مانند تکه تکه شدن جنازه و چیزهایی شبیه این نیست، راز جنایت است که کریستی را از دیگران متمایز کرده است. لرد اجور میمیرد یکی دیگر از داستانهای این نویسنده است که مخاطب را بهشدت درگیر خود میکند و زمین گذاشتنش آسان نیست.
«lord edgeware dise» داستانی اثر آگاتا کریستی است که اولین بار سال 1933 در انگلستان منتشر شد. این کتاب یک سال بعد با عنوان «سیزده نفر سر میز شام» در آمریکا چاپ شد.
داستان این کتاب مانند بسیاری از داستانهای کریستی به کمک کارآگاه پوآرو پیش میرود. هرکول پوآرو در اجرای بازیگری به نام کارلوتا آدامز شرکت میکند و آنجا جین ویلکینسون بازیگر سینما از او میخواهد تا کمکش کند شوهرش لرد اجور به طلاق راضی شود. پوآرو موافقت میکند اما در ادامه متوجه میشود لرد اجور قبلا با طلاق موافقت کرده و نامهای هم دراینباره برای همسرش ارسال کرده است. ویلکینسون منکر دریافت این نامه میشود. فردای آن روز بارزس جَپ به پوآرو و آرتور هستینگز اطلاع میدهد که لرد اجور در خانهاش کشتهشده است. همان روز صبح خبر میرسد کارلوتا آدامز بر اثر مصرف زیاد ورونال مرده است، پوآرو کسی نیست که ارتباط وقایع را با هم در نظر نگیرد و معمایی جذاب شکل میگیرد.
از روی کتاب «لرد اجور میمیرد» سال 1934 فیلمی سینمایی ساخته شد. همچنین اقتباس دیگری از این داستان با عنوان «سیزده نفر سر میز شام» وجود دارد که ساختهی سال 1985 است.
ملکهی جنایت، بزرگترین جنایینویس تمام دوران، پرفروشترین نویسندهی زن تاریخ، اینها القابی است که دربارهی بانوی بزرگ دنیای جرم و جنایت و خالق داستانهایی چون «قتل در قطار سریعالسیر شرق» و «مرگ روی نیل» به کار میرود.
آگاتا میلر که با او را با نام خانوادگی همسر اولش، کریستی میشناسیم متولد سالهای پایانی قرن نوزدهم در دونشایر انگلستان است. او در پنج سالگی خواندن و نوشتن را یاد گرفت و علیرغم اینکه هرگز تحصیلات عالی نداشت دانش زیادی داشت که بخشی را در کتابخانهی پدرش و بخشی را در سالهایی که بهعنوان داوطلب پشت جبهههای جنگ جهانی اول خدمت میکرد فراگرفت. در این دوران او سمهای زیادی را شناخت و از آنها در تعداد زیادی از داستانهایش استفاده کرد.
او سال 1914 با آرچیبالد کریستی ازدواج کرد اما تقریبا 12 سال بعد با خیانت او مواجه شد و بعد از ماجراهای مختلفی که برایش اتفاق افتاد از آرچیبالد جدا شد و دو سال بعد با ماکس مالوان باستانشناس انگلیسی ازدواج کرد. آنها با هم دنیا را گشتند و زمانی که ماکس از دربار انگلیس لقب شوالیه را دریافت کرد، آگاتا هم لقب بانو را پذیرفت.
هرچند شهرت آگاتا کریستی به خاطر داستانهای جنایی اوست، او چند داستان عاشقانه نیز نوشته است. همچنین نمایشنامهی «تله موش» از این نویسنده از میانهی قرن بیستم روی صحنه میرود و تاکنون بیش از 23 هزار بار اجراشده است. چنین اتفاقی حتی برای آثار شکسپیر هم رخ نداده و در تاریخ بیسابقه است.
آثار آگاتا کریستی به خاطر روانی و سرعت خوبی که دارند موردتوجه فیلمسازان قرار گرفته و فیلمهای زیادی بر اساس آنها ساختهشده است. «خانهی کج»، «قتل در قطار سریعالسیر شرق»، «سپس هیچکدام باقی نماندند» و «مرگ بر روی نیل» تعدادی از داستانهایی هستند که اقتباسهای سینمایی آنها با استقبال جدی مخاطب مواجه شده است. از میان آثار دیگری که از کریستی باقیمانده میتوان به کتابهای «راز سیتافورد»، «شاهد خاموش»، «ورقهای روی میز»، «چهار قدرت بزرگ» و «قتل در زمین گلف» اشاره کرد.
ملکهی جنایت سال 1976 در خانهاش در انگلستان درگذشت.
لرد اجور میمیرد اولین بار سال 72 از روی نسخهی آمریکایی در ایران ترجمه و با نام «سیزده نفر سر میز شام» منتشر شد. این ترجمه را بهرام افراسیابی مترجم باتجربهی کشورمان انجام داده است. محمد گذر آبادی در دههی هشتاد مجدداً این رمان را ترجمه کرد و انتشارات هرمس آن را با نام اولیه یعنی «لرد اجور میمیرد»، روانهی بازار کتاب ایران کرد. نسخهی الکترونیک این ترجمه را میتوانید از فیدیبو دریافت کنید.
داستانهای جنایی آگاتا کریستی تنها داستانهایی برای سرگرمی نیستند. او صاحب قلمی است که سن و سال و جنسیت نمیشناسد و داستانهایش به نظر ساده میرسند. سادگی بعضی داستانهای کریستی بهقدری زیاد است که مخاطب مطمئن است میتواند همهچیز را حدس بزند و از این موضوع لذت میبرد، هرچند کریستی نشان داده که در متعجب کردن مخاطب نیز موفق است. لرد اجور میمیرد نیز یکی از داستانهای اوست که فضاسازی و شخصیتهایی ملموس دارد و مخاطب را میتواند با خودش همراه کند. این داستان میتواند برای هرکسی که اندکی به معما علاقه دارد لحظات خوبی را فراهم کند. آثار کریستی برای علاقهمند کردن نوجوانان به خواندن کتاب نیز مناسباند.
پوآرو به نامهای اشاره کرد که خدمتکار به امریکا پست کرده؛ و جَپ قبول کرد که آن نامه احتمالاً میتواند کمک بزرگی باشد.
درحالیکه آن را در دفترچهاش یادداشت میکرد گفت:
- فورا به آن رسیدگی میکنم.
و درحالیکه داشت کتابچه را میبست ادامه داد:
-من بیشتر موافق این نظر هستم که لیدی اجور قاتل است؛ چون کس دیگری را پیدا نمیکنم؛ و اما کاپیتان مارش که الآن باید گفت جناب لرد، او برای این کار انگیزه دارد. سابقه خوبی هم ندارد. بیپول است و در مورد پول هم آدم چندان دقیق و صادقی نیست. بهعلاوه، دیروز صبح با عمویش مشاجره هم داشته. این را درواقع خودش به من گفت
-که مزهاش را کموبیش از بین میبرد. بله. او میتواند یک گزینه احتمالی باشد؛ اما برای دیشب شاهدی دارد که ثابت میکند در محل جنایت حضور نداشته. او به همراه خانواده دورتیمر در اُپرا بوده. یهودی ثروتمند. میدان گروونر.
در موردش تحقیق کردهام و کاملاً درست است. با آنها شام خورده. به را رفتهاند و برای شام راهی سوبرانیس شدهاند. قضیه ازاینقرار است.
-و مادموازل؟
- منظورت دختر لرد است؟ او همخانه نبوده. باکسی به اسم کارتیو وست شام خورده. دخترک را به اپرا برده و
بعد هم به خانه رسانده. ساعت یک ربع به دوازده به خانه رسیده. خانم منشی هم زن کاملاً معقولی به نظر میرسد. یک زن بسیار کارآمد و شریف. بعد میرسیم به سرپیشخدمت، نمیتوانم بگویم از او خوشم میآید. طبیعی نیست که یک مرد اینقدر جذاب باشد. یکجورهایی مشکوک است - و طرز استخدام شدن او هم نزد لرد اجور قدری عجیب به نظر میرسد. بله کاملاً او ر زیر نظر دارم؛ اما هیچ انگیزهای برای قتل نمیبینم.
-هیچ نکتهی تازهای فاش نشده؟
-چرا، یکی وتا. سخت میشود گفت معنایی دارند یا نه. اولا که کلید لر اجور گم شده.
-کلید در ورودی؟
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۵۸ مگابایت |
تعداد صفحات | 282 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۹:۲۴:۰۰ |
نویسنده | آگاتا کریستی |
مترجم | محمد گذرآبادی |
ناشر | نشر هرمس |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | Lord Edgware Dies |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۲/۰۸/۱۳ |
قیمت ارزی | 4 دلار |
قیمت چاپی | 97,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
کتابی بسیار قشنگ و سرگرم کننده البته بعضی جاها کند پیش میرفت و کشش کافی نداشت اما نهایتا به زیبایی تموم شد هرچند قاتل تا حدی قابل پیشبینی بود البته من قبلا فیلمش رو هم دیده ام و اونم توصیه میکنم...
طبق معمول کتاب های آگاتا عالی و غیر قابل حدس البته منطق و شانس اتفاق افتادن در دنیای واقعی در همه آنها کم است ولی خب، به عنوان داستان خیلی خوب و سرگرم کننده هستند
متاسفم برای کسانی که اخر کتاب رو مینویسن. نمیدونم چرا فیدیبو این نظرات رو حذف نمیکنه؟!
خیلی خوب بود البته کلن پووارو زیاد حرف میزنه و خودستایی زیاد داره ولی جالب بود از اواسط داستان بنظرمیرسید کی قاتله!!!
اولین رمانی بود که از مجموعه ی پوآرو خوندم انتظار داشتم خسته کننده و قابل پیش بینی باشه ولی تا همون اواخر هیجان داشت .
کتاب هیجانی و خواندنی بود من بع چندنفر شک کردم ولی اخرسر دیدم نیستن و شکی که اول مرده بود درست بود
واقعا تا ده صفحه آخر باورم نمیشد قاتل کیه.. چقدر هیجان انگیز و عالی،، ممنون فیدیبو حتما بخونید
قبلا فیلمشو دیده بودم ولی بازم چیزی از جذابیت و غافلگیریش کم نکرد
مثل کتاب های دیگه آگاتا کریستی عالی بود. حدس زدن قاتل هم آسون نیست
خیلی رمان جذابی بود ، اصلا قابل پیش بینی نبود ، واقعا عالی!!