در دنیای پررقابت امروزی، بیشتر سازمانها میکوشند تا سهم بیشتری از بازار را کسب نموده و به سوددهی بیشتری دست یابند؛ و در این راه معمولا تمامی فرآیندهای مستقیم و غیرمستقیم خود را فقط و فقط در راستای فروش پیش میبرند و غافل از اینکه با تمرکز بر فروش، روزبه روز این فرآیند سختتر خواهد شد، چرا که همه رقبا نیز بر این موضوع تمرکز دارند. ولی در مقابل این تفکر، راهکاری است که نتایج بسیار شگفت انگیزی دارد و موجبات فروش را، خود فراهم میسازد ولی مستلزم تفکر درست، انجام فعالیتهای یکپارچه براساس استراتژیهای تدوین شده و در نهایت زمان و باور اینکه یک شبه نمیتوان ره صد ساله را پیمود، است. بله باید گفت این روش همان برندسازی و برخورداری از تفکر برند (برندتینک) است.
براساس موارد بیان شده باید گفت که در این راه سازمانهایی موفق میشوند که اولا تفکر برندسازی در آنها نهادینه شده و به این امر واقف باشند و دوم اینکه مدیران برندهای مستقر در این سازمانها هوشمندی بالایی داشته باشند تا براساس استراتژیهای برند سازمان بتوانند یکپارچهسازی هویت برند سازمانی را حفظ و در برخورد با اتفاقات و رخدادهای از پیش تعیین شده و یا پیشبینی نشده بالاترین تعامل را با مخاطبین خود داشته باشند.
کتاب حاضر با هدف توسعه برندینگ و نهادینهسازی تفکر برندینگ در سازمانها ترجمه و تالیف گردیده است. امید است مطالعه کتاب حاضر برای علاقمندان این حوزه مفید واقع شود.