«حریف» گاه چشم در چشم توست و گاه، نیّتش، حضورش، حرکتش و هدفش را حس میکنی و می دانی که هست اگرچه او را نمیبینی.
خواندن فکر حریف، پیش بینی حرکت بعدی او و نیز دانستن مسیری که برای حرکت در آن خیز برداشته و همچنین، شناسایی و مدیریت کسانی که به کمک طلبیده، هنر بازیگرانی است که بازیهای حریف را میشناسند و خوب میدانند که برای رویارویی چهره به چهره یا بدون رویت، چگونه بازی او را بر هم بزنند و حتی، چطور او را به مسیری سوق دهند که خود میخواهند نه حریف؛ و این مُیسّر نمیشود مگر به مدد دوبال آموزش و تجربه.