کارشناسان خبره آثار هنری، در واکنش به ارزش برخی از آثار کم یا بی بدیل هنری، پاسخی مشابه دارند؛ پاسخی که هر قدر هم ادبیات متفاوتی برای بیان آن به کار ببرند، باز عصاره حرف آنان، همین پاسخ رُک و پوست کنده است: «غیر قابل قیمت گذاری» و این یعنی، یک اثر، یک اقدام یا یک پدیده، چنان ارزشمند و قیمتی است که هرگز نمی توان آن را به مادیات سنجه کرد و آن را در کفه ترازویی گذاشت و در کفه دیگر، سیم و زر ریخت. هرگز، با هیچ افزایش قیمتی، شاهین آن ترازو، برابر که هیچ حتی به هم نزدیک هم نمی شوند.
در دنیای پیرامون ما، فقط آثار هنری نیستند که از شدت ارزشمندی نمی توان بر آنان قیمت گذاشت؛ پدیده های فراوان دیگری هم هستند که با هیچ معیار مادی و اقتصادی، قابل قیمت و ارزش گذاری نیستند. پدیده های به ظاهر ساده، شنیده و دیده شده ای که از شدت فراوانی و نزدیکی، گاه ارزش واقعی آنها از نظر ها دور می ماند؛ نعمت هایی چون سلامتی، شادی، سعادت، رفاه، امنیت و...
«رقص با ساز چوپان» تلاشی مدیریت شده در زمان، اسامی مکان ها و اشخاص، دربازخوانی همزمان چند پرونده ای است که میوه پر ثمر آن، غیرقابل ارزش گذاری و از هر اثر هنری دیگری نیز، مانا تراست.