حرف بزن ای زن شبانهی موعود!
زیر همین شاخههای عاطفی باد، کودکیام را به دست من بسپار.
در وسط این همیشههای سیاه، حرف بزن خواهر تکامل خوشرنگ!
خون مرا پر کن از ملایمت هوش
نبض مرا روی زبری نقش عشق، فاش کن.
کتاب «زن شبانهی موعود» اثر «پوران فرخزاد» دربارهی حضور و تأثیر زن در میان اشعار «سهراب سپهری»، نویسنده و نقاش ایرانی است. در این اثر به خاطرات و گفتههای «پریدخت سپهری»، خواهر این شاعر بارها رجوع شده است، زیرا او از افراد بسیار نزدیک به «سهراب سپهری» بوده و پس از مرگش آثار منتشر نشدهی او را به چاپ رسانده است. «پوران فرخزاد» در این اثر به اندیشههای «کارل گوستاو یونگ» دربارهی شخصیتهای درونی آنیما و آنیموس هم مراجعه و اشعار این شاعر را ازنظر روانشناسی تحلیل کرده است. این نویسنده واژهی شاسوسا که در اشعار «سهراب سپهری» آمده است را واکاوی میکند، او بر این باور است شاسوسا که یک سنگنگارهی قدیمی مقدس در کاشان است شاید نام یکی از خدای بانوان باستانی باشد.
کتاب «زن شبانهی موعود» اثر ادبی باارزشی است و برای دوستداران «سهراب سپهری» بسیار شیرین و خواندنی است. نسخهی الکترونیک این اثر در همین صفحه از فیدیبو برای دانلود و مطالعه موجود است.
«پوران فرخزاد» شاعر، نویسنده و محقق ایرانی در تاریخ ۱۴ بهمن سال ۱۳۱۰ در تهران به دنیا آمد. او خواهر «فروغ فرخزاد» و «فریدون فرخزاد» از هنرمندان برجستهی دیگر ایرانی است. او از کودکی با ادبیات و کتاب خواندن آشنا شد و از سن کم زبان انگلیسی را فراگرفت. او در این دوران مدتی هم به انجمن فرهنگی پروین و انجمن ایران و آمریکا رفت. «پوران فرخزاد» استعداد ادبی داشت و حدود سی کتاب در طول عمرش منتشر کرد. یکی از مهمترین آثار او «کارنمای زنان کارای ایران» است، این اثر شرح کاملی از زندگینامه زنان اثرگذار و صاحب اثر و مشهور ایرانی است که در زمینههای اجتماعی، سیاسی، ادبی و هنری فعالیت کردهاند.
«پوران فرخزاد» پس از سالها فعالیت درزمینهی ادبیات و مطبوعات در تاریخ ۹ دی ۱۳۹۵ درگذشت. ازجمله کتابهای دیگر او میتوان به «از پاییز...» و «مهرهی مهر» اشاره کرد که نسخهی الکترونیک آنها هم در سایت و اپلیکیشن فیدیبو برای خرید و مطالعه موجود است.
«سهراب سپهری» شاعر و نقاش ایرانی در تاریخ ۱۵ مهر ۱۳۰۷ در کاشان در خانوادهای اهل هنر و ادبیات به دنیا آمد. او برای تحصیل در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، کاشان را ترک کرد و به تهران آمد. او در این دوران بسیار خوش درخشید و توانست نشان درجه اول علمی را دریافت کند. او از همان دوران سرودن اشعار و هنر نقاشی را دنبال کرد و چندین نمایشگاه برگزار کرد. او در سال 1330 نخستین مجموعهی شعرش بانام مرگ رنگ را منتشر کرد و بهعنوان شاعری خوشذوق شناخته شد. او فردی گوشهگیر و فروتن بود و در اجتماع کمتر از سایر هنرمندان دیده میشد. او به فرهنگ شرق بسیار علاقه داشت و به کشورهای هندوستان، پاکستان، افغانستان، ژاپن، پاریس، لندن و چین سفر کرد. او مدتی را هم در پاریس زندگی کرد و به مدرسهی لیتوگرافی رفت. او به دلیل ابتلا به سرطان خون در بیمارستان پارس تهران در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۳۵۹ درگذشت.
«سهراب سپهری» از مهمترین شاعران معاصر ایران است که از خود شعرهای لطیف، پراحساس که مملو از ترکیبات خوشآهنگ و دلنشین است بهجا گذاشته است. اشعار او به زبانهای بسیاری ازجمله انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی و ایتالیایی ترجمه شدهاند. کتاب «هشت کتاب» مشهورترین اثر «سهراب سپهری» شامل شش مجموعه و دو شعر بلند است که میتوان تمام تجربیات این شاعر را در آن جستجو کرد. نسخهی الکترونیک تین اثر هم در سایت و اپلیکیشن فیدیبو موجود است.
پریدخت سپهری دربارهی شخصیت خانگی سهراب چنین مینویسد:
«سهراب در خانه بچهای زورگو و سرکش بهحساب میآمد، اغلب با خواهر بزرگ اش که زیر بار زورگویی «های» او نمیرفت، کارشان به دعوا میکشید و ماجرا به پرتاب کردن کتابهای یکدیگر به وسط حیاط ختم میشد. در طرف سفره يا کرسیای که او مینشست کسی جرئت نشستن نداشت، گاهی من که ضمناً مطیع او هم بودم اجازه داشتم گوشهای از کنارهی کرسی را در سمتی که او مینشست اشغال کنم.» پسرک سربهزیر و ضعیف نمای مدرسه در خانه هرچه میخواست میکرد و میگفت، به جسارتی شیطانی از تنهی درختان سر بههمپیچیده و گشوده بالا میرفت و بهرغم اینکه در مدرسه خوانده بود:
بچه جان بر سردرخت مرو لانهی مرغ را خراب مکن
هم بر سردرخت میرفت و هم به اقرار خودش لانهی مرغ را خراب میکرد، میوه هم میچید، ترکهها را هم میبرید، گلها را هم میکند. و چون از خلاف عادت لذت میبرد، میکوشید در این حالات به خودنمایی هم بپردازد و چشم بچهها را با عملیات محیرالعقول خود خیره کند، پرپر چه های رنگین را که خود میساخت دور باغ میچرخانید. به پایهی بادبادکهای بزرگ و زیبایی که میساخت، فانوسی هم آویزان میکرد و از درخشش آن بر آسمان باغی که در شهر قدیمی کاشان نمونه بود، بچههای خانه و محله را به وجد میآورد و به کف زدنشان وامیداشت. از عملیات آکروباتیکی هم خیلی خوش اش میآمد و وقتی هر دو دستاش را به روی زمین میگذاشت و روی سرش بلند میشد و دستوپا میزد از هیاهویی که پیرامون اش را پر میکرد، سخت شادمان میشد. آنقدر شیفتهی بالبال زدن در آسمان و پروازیدن بود که یکبار با یک چادرشب و یک تیرک و چهار ترکه، چتر نجاتی ساخت و همراه با بچههای خانه که بیشتر نقش ریاستشان را بازی میکرد از پشتبام به روی رختخوابهایی پرید که پیشاپیش به دستور او پهن و آماده شده بود. آنقدر نقش اش را خوب بازی کرد و کارگردانیاش را بامهارت انجام داد که بازگوییاش تا مدتها نقل مجلس بچههای خانواده بود.
حالا دارم سهراب را به روی چوبپاهایی که خودش ساخته است در باغ بزرگ خانه درحرکت میبینم. از اینکه چندمتری از دیگران بالاتر رفته است سخت لذت میبرد، انگار دور شدن از زمین و نزدیک شدن به آسمان را، در کنار جلبتوجه دیگران خیلی دوست دارد. از ترساندن دیگران هم همینطور، حالا که شبی از شبهای با کاشان است، نقابی از نقابهای خندهآور معمول را به چهرهاش زده و خودش را در ملحفهای سپید پوشانیده و روی چوبپاها، از زیر دارودرختان بهآرامی پیش میآید و شبحوار در باغ میچرخد.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 881.۲۳ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 183 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۶:۰۶:۰۰ |
نویسنده | پوران فرخزاد |
ناشر | انتشارات نگاه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۲/۰۸/۱۳ |
قیمت ارزی | 3 دلار |
قیمت چاپی | 10,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
مثل کتاب آنیما در شعر شاملو یکی از بهترین کتابهایی که خوندم اما اگه با روانشناسی یونگ آشنا باشید لذت بیشتری از کتاب میبرید.