میرزینالعابدین از سادات دوره کریمخان زند است وی متولد و ساکن روستایی به نام (غینر) از توابع (قره کهریز) در بخش مرکزی شهرستان شازند استان مرکزی بوده است.
نامبرده در خانوادهای مذهبی به دنیا آمده و از سادات علوی به شمار میرود به گفته ریشسفیدان روستای (غینر) وی در علم سخنوری و ایراد خطابه زبانزد بوده و به خاطر همین فصاحت و بلاغت در منطقه شازند به میرزا ناطق شهره میگردد. چنانکه در مورد نام و تخلص شعری خویش چنین گفته است:
به نظم آوردم این مجلس به پایان
که ماند یادگار از من به دوران
به امیدی که بعد از من بماند
خلایق بهر من حمدی بخواند
ز سادات امیرالمومنینم
ملقب من به زینالعابدینم
از آن رو شهره اندر خاص و عامم
که ناطق بر حسین شاه انامم
(انتهای جلد فردنسخه امام حسین(ع) «مجلس تعزیه عاشورا»)
از نسخ تعزیه منسوب به ایشان هفت مجلس که دارای تخلص شعری است شناسایی شده به گفته اهالی روستای (غینر) تعزیههای سروده شده توسط ایشان از این تعداد بیشتر بوده، لیکن به دلیل ظهور تعزیهسرایانی همچون میرزا محمدروحانی (میرانجم) و... در منطقه شازند و فراهان، نسخ زمینه ناطق رفتهرفته به دست فراموشی سپرده شده است.
از شبیهخوان بودن میرزینالعابدین اخباری در دسترس نیست ولی کهن سالان و محاسن سفیدان تعزیه منطقه شازند از ایشان به عنوان تعزیهسرایی شهیر و گرانقدر یاد میکنند.
تاریخ تولد و وفات میرزینالعابدین معلوم نیست ولی از فردنسخههای تاریخدار بهجامانده از وی معلوم میگردد ایام حیات ایشان در دوره زندیه سپری شده است.
برخی از ویژگیهای مهم و شاخص تعزیههای منسوب به ناطق عبارتند از:
۱ـ نداشتن نوحهی پیشخوانی در شروع هر یک از مجالس.
۲ـ در هفت مجلس تعزیه مورد بررسی ابتدای فردنسخه اولیاء هر مجلس با مناجاتنامه شروع میگردد و در بعضی از فردنسخهها علاوهبر مناجاتنامه، گلایه و شکایت از کج روی روزگار مشاهده میگردد.
هزار شکر تو ای کردگار بیهمتا
هزار شکر تو ای خالق زمین و سماء
هزار شکر به پیغمبری شدم محسوب
نمودیم تومسّمی به حضرت یعقوب
(فردنسخه یعقوب(ع) «مجلس تعزیه چاه انداختن یوسف»)
یارب توئی منزهُ خلاق عالمین
زینب خمید قامتش از ماتم حسین
یارب تو آگهی چه ستمها به ما رسید
اندر جهان ز ظلم یزید آن سگ پلید
(فردنسخه حضرت زینب(س) «مجلس تعزیه شیرین و دیرنصرانی»)
۳ـ عدم رعایت وزن و قافیه در برخی از گفتوگوها
۴ـ برخلاف مجالس سروده شده تعزیه در دوره قاجاریه که بهکارگیری اصطلاحات درباری و القاب و مناسب نظامی از شاخصهای مهم آن است این کلمات و القاب در مجالس تعزیه ناطق به کاربرده نشده است.
۵ـ در پارهای از فردنسخههای تعزیه از الفاظ عربی استفاده شده که نشانگر دقت عمل تعزیهسرا در تلفیق دو زبان فارسی و عربی است.
سبحان من یمیت و یحیی و القدیر
لاشبه لاشریک ولامثل ولا نذیر
(فردنسخه حضرت پیغمبر(ص) «مجلس تعزیه عاق والدین»)
۶ـ در مجالس تعزیه زمینه ناطق از مخمس، بحرطویل و چهارپاره (صدکلامی) استفاده نگردیده و کلیه فردنسخهها به قالب مثنوی سروده شده است.
۷ـ اشاره به نام و تخلص شاعر در برخی فردنسخهها
چون به نام عابدین لایق شدم
زین مسّمی شهره بر ناطق شدم
(فردنسخه امام سجاد(ع) «مجلس تعزیه شیرین و دیرنصرانی»)
ده به ناطق اجر در روز جزا
چون به نظم آورد این بزم عزا
(فردنسخه عبدا... «مجلس تعزیه عاشق شدن عبدا... زبیر»)
لال گردید نطق ناطق در دهان
اشک زهرا شد روان اندرجنان
(فردنسخه جبرئیل «مجلس تعزیه چاه انداختن یوسف»)
به حق حسین و حسن ای خدا
به ناطق بده مزد این نظم را
ببخشا گناهش صغار و کبار
به حق علیاصغر شیرخوار
(فردنسخه یعقوب «مجلس تعزیه چاه انداختن یوسف»)
بارالها حق ختم انبیاء
حق زهرا و علی شاه هدا
جرم ناطق را ببخشایا مبین
روز محشر در زمان واپسین
(فردنسخه مادر «مجلس تعزیه عاق والدین»)
چشم طمع ناطق بیچاره امید است
در روز جزا شافع او شاه شهید است
(فردنسخه فاطمه صغرا «مجلس تعزیه تصدق دادن»)
کن قبول از ناطق شیدا سخن
این مصیبت را تو ای فرد زمن