این کتاب را لئوناردو شاشا در سالهای ۱۹۵۷-۱۹۵۸ نوشته است. در ابتدا کتاب شامل سه داستان بود: «خاله آمریکا»، «مرگ استالین» و «چهل و هشت» که شاشا در سال ۱۹۶۰ داستان «آنتیموان» را نیز به آن اضافه کرد.
هر داستان بخشهایی از زندگی مردمان سیسیل را در دورانهای مختلف روایت میکند. با خواندن هر داستان، وارد ماجراهای قهرمانهایی میشویم که همهشان در دوران تغییرات اساسی تاریخی زندگی میکنند.
رشتهای که چهار داستان را به هم پیوند میزند تغییر آدمها و جامعه است که در پی سلسله رخدادهای تاریخی مهم اتفاق میافتد. این تغییرات اجتماعی در نهایت موجب دگرگونی قهرمانی میشود که تا آن روز به نحوه دیگری از زندگی عادت کرده بود.
میشود گفت که در این کتاب، برخلاف دیگر نوشتههای شاشا، هیچ خبری از جنایت و کارآگاه و مافیا نیست. شاشا نویسندهای توانا و شجاع است که قادر است سیسیل بعد از جنگ جهانی دوم، سیسیل در دوران قبل از گاریبالدی و سیسیل در دوران جنگ داخلی اسپانیا را با جزئیات به تصویر بکشد؛ چنانکه انگار در همه این دورانها در سیسیل زندگی کرده است. چیزی که در همه این دورانها مشترک است و شاشا قصد دارد آن را به ما نشان بدهد این است که مردم سیسیل در عین حال که با فقر و اندوه دست و پنجه نرم میکنند، میکوشند سرزمینشان را بازسازی کنند و در این روند مجبورند امیدوار باشند.
خاله آمریکا کتابی است که خواندن آن با طنز درخشان قلم شاشا لبخندی تلخ بر لب مینشاند. شاشا با ترسیم مشکلات خانوادگی، دعواهای هرروزه بین کشیش و کمونیست، فاشیست و آزادیخواه، پولدار و فقیر... چهرهای از سیسیل در دورانهای مختلف به ما نشان میدهد؛ چهرهای که برای خواننده فارسیزبان بهشدت آشناست. نکته جالب توجه کتاب این است که این وقایع انگار در ایران اتفاق میافتد. اگر نام شخصیتها و شهرها را تغییر بدهیم، راحت میشود گفت که این داستان در شهری کوچک در ایران اتفاق افتاده است. درگیریهای خانوادگی، بحثهای سیاسی بینتیجه، احساسات متناقض، تعصب بر سنتها و وطندوستی همگی عناصری هستند که باعث میشوند شخصیتهای داستانهای شاشا برای مخاطب ایرانی صمیمی و آشنا به نظر بیایند.