- درباره کتاب:
این کتاب مجموعه داستانی متشکل از ۱۳ داستان است اثر جلال آل احمد، با زبانی ساده و ادبیات کوچه بازاری تهران قدیم که داستانها مستقل است و به لحاظ موضوعی ارتباطی به هم ندارند اما از نظر مفهومی مناسبات اجتماعی، روابط و درگیری های خانوادگی را بیان می کند.
- درباره نویسنده:
جلال آلاحمد در ۱۱ آذر ۱۳۰۲ در خانوادهای مذهبی در محله سیدنصرالدین شهر تهران بهدنیا آمد. وی پسرعموی سید محمود طالقانی بود. خانواده ی او اصالتاً اهل شهرستان طالقان و روستای اورازان بود. دوران کودکی و نوجوانی جلال در نوعی رفاه اشرافی روحانیت گذشت. پس از اتمام دوران دبستان، پدر جلال، سیداحمد طالقانی، به او اجازهی درسخواندن در دبیرستان را نداد؛ اما او تسلیم خواست پدر نشد.
دارالفنون همکلاسهای شبانه باز کرده بود که پنهان از پدر اسم نوشتم. روزها کارِ ساعتسازی، بعد سیمکشی برق، بعد چرمفروشی و از این قبیل و شبها درس. با درآمد یک سال کار مرتب، الباقی دبیرستان را تمام کردم. بعد هم گاهگداری سیمکشیهای متفرقه. بردست «جواد»، یکی دیگر از شوهر خواهرهام که این کاره بود. و...
- بخشی از کتاب:
تمام افکار او هم چون سیم های سه تارش در هم پیچیده و لوله شده در تهِ سرمایی که باز به دلش راه میافت و کم کم به مغزش نیز سرایت میکرد یخ زده بود و در گوشهای کز کرده افتاده بود و پیالهی امیدش هم چون کاسه ی این ساز نو یافته سه پاره شده بود و پارههای آن انگارقلب او را چاک میزد.