در زندگی خصوصی، بخشهای اغراقشدة چهره، دور از انتظار و قابل پذیرش نیست. اکثر مردم حتی نمیدانند که کاریکاتور باید حالت طنز و فکاهی داشته و به اندازة خود شخص، ویژه و منحصربهفرد باشد (گاهی خود هنرمند هم این موضوع را فراموش میکند). در این پنج سالی که در محبوبترین پارکهای سراسر دنیا از مدلهای زنده کاریکاتور میکشیدم، متوجه این موضوع شدم که اغلب کاریکاتورهای مضحک و بینظیر روی دستم میماند و کسی آنها را نمیخرد.
من این طرحهای ناخواسته را «ردشده» مینامم.
طراحی مدلهای زنده نیازمند تمرین و اعتماد به نفس زیاد است. در مدت سه تا پنج دقیقه، هنرمند سعی میکند به شخصیت، شباهت و خصوصیات منحصربهفرد مدل خود دست پیدا کند. کاریکاتورهای ردشده هدف نیستند، بلکه شبیه تولید یک چیز خوب در زمان بد، یا مثل یک شعر ناموزون است. در حقیقت این طرحها و ماجراهایی که همراه آنها اتفاق میافتند کم نیستند. من متوجه شدم که هیچکس انتظار آن را ندارد که این سبک هنری را در حین راندن ترن هوایی یا تماشای رقص پنگوئنها ببیند. در واقع کاریکاتوریستهای چهره، بیشتر صورتهایی عامهپسند و با اغراق کم میکشند. البته برای دستمزد خوب است، امّا افراد تیزهوش پس از مدتی از این نوع طراحی خسته میشوند.
در این کتاب تعدادی کاریکاتور میبینید که از مدلهای زنده کشیده شدهاند. همة آنها ردشده نیستند، امّا با نگرانی میتوان همه را جزو این دسته شمرد. اینها در حد کاریکاتورهای هنری هستند. من از آوردن تصویر واقعی اشخاص صرفنظر کردم تا نشان دهم که چگونه هر کدام از آنها را خاص و منحصربهفرد دیدهام. در هر حال، آدمها خندهدار بهنظر میرسند.