تمام دردهای دنیا با نوعی از جدایی آغاز میشود. به دنیا آمدن و ورود ما به این جهان با جدایی همراه است؛ جدایی از اصل ما، ذات ما، مادر ما، خود ما، جدایی از آنچه میترسیم، جدایی از آنچه دوستش داریم، این جداییها ادامه پیدا میکند تا وقتی که خودمان را جدا و در عمق درد تنهایی مییابیم؛ اما راه ما با جدایی آغاز شده است تا بتوانیم راهی برای بازگشت به رابطه خود پیدا کنیم.
منشأ پیدایش تمام دردها و لذتها در این جهان نوعی از جدایی و وحدت بوده است. اصلیترین رنجی که بشر بر روی این سیاره تجربه میکند این است که با وجود میلیاردی انسان بر روی زمین همچنان هر یک از ما احساس تنهایی میکنیم. به خاطر لطمه ناشی از قطع رابطهمان، احساس میکنیم که از هرچیزی که به عنوان «دیگری» میبینیم جدا شدهایم. این درد قطع رابطه در کل سیاره زمین همانند سرطان پخش شده است.
رابطه را میتوان به عنوان پیوند با چیز دیگری در نظر گرفت. رابطه در هر مرحلهای از زندگی ما وجود دارد. میتوان از لحاظ فکری، احساسی، فیزیکی و یا انرژی با چیزی پیوند داشت. وقتی قطع رابطه میکنیم، پیوندمان را با فرد دیگری در هر مرحلهای، اگر همه مراحل نباشد، قطع مینماییم.
در ابتداییترین مرحله، دوست داشتن چیزی یعنی در نظر گرفتن آن به عنوان بخشی از خودتان. بیشتر از آنچه یک مفهوم باشد یک تجربه است. عشق فراگیر است و حرکتی پر جنبوجوش به سوی یکیشدن. وقتی برای دوست داشتن چیزی با آن رابطه برقرار میکنید، انرژی آن را به سمت خود میکشانید و آن را متعلق به خود میدانید.
اگر واقعاً با چیزی ارتباط داشته باشید، نمیتوانید بدون اینکه خودتان درد بکشید منشأ ایجاد درد شوید. وقتی که میفهمیم دچار قطع رابطه شدهایم، دیگر جوشوخروشهای آن یکیشدن را که حقیقت بنیادی ما بود احساس نمیکنیم. دیگر تأثیری که همهچیز بر ما و ما بر همهچیز داشتیم را حس نمیکنیم؛ درنتیجه میتوانیم باعث ایجاد درد در چیزی شویم، بدون اینکه خودمان متوجه آن درد گردیم. این وضعیت منجر به ایجاد جهانی میشود که مساعد زندگی نیست، زندگیای که اصلاً انسانی هم نیست. به خاطر همین است که برقراری مجدد رابطه در میان ما یک چیز تجملاتی محسوب نمیشود، بلکه یک ضرورت است. بقا و شکوفایی زندگی فردی ما، انواع ما و از همه مهمتر، جهان ما وابسته به آن است و در برقراری مجدد رابطهمان با یکدیگر و با «چیزهای دیگر» در جهان است که آن شادی و سازگاریای که به دنبالش هستیم را بهدست میآوریم. در برقراری مجدد رابطه ماست که عالم خاکی جدیدی خلق میکنیم.
این کتاب سه فرایند قدرتمند باطنی ارائه میکند که درنهایت به فرایند جامعی منجر میشود که آن را «فرایند رابطه» نامیدهام. این فرایندها شما را از وضعیت جدایی به وضعیت رابطه با خود و افراد دیگر بازمیگرداند. این فرایندها شما را قادر میسازد تا حقیقت بنیادین خودتان و دیگران و نیز حقایق بنیادینی که فراتر از بُعد فیزیکی هستند را درک کنید. این فرایندها شما را قادر به دیدن، شنیدن، احساس و درک خودتان و دیگران میکند و نتیجه آن درک عمیق ارتباط با خودتان، دیگران و جهان است.