0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
کتاب  پناه جوووو نشر قطره

کتاب پناه جوووو نشر قطره

کتاب متنی
فیدی‌پلاس
درباره پناه جوووو
قاچاقچی رو به تماشاچیان. قاچاقچی: گوشی‌هاتون رو نشونم بدین... (مردم با بازی او همراهی می‌کنند و گوشی‌هایشان را درمی‌آورند.) خیلی‌خب... حواستون بوده که شارژ باشن؟ خوبه... خیلی‌خب، این رو خوب تو سرتون فرو کنین... این دستگاه‌های کوچولو جلیقه‌ی نجات واقعی شما هستن، فرشته‌های نگهبانتونن. این‌ها قطب‌نما و کلید ورود شما به اروپا هستن. خیلی‌خب، همه‌تون باید یه شماره‌ی جدید توی گوشی‌تون بزنین. بذاریدش بالای لیست مخاطب‌ها، بالاتر از همه‌ی شماره‌ها... بالاتر از شماره‌ی زنتون، مادرتون، پدرتون، برادرتون، پسرعموهاتون، دوستاتون، همسایه‌تون... شماره‌ای که قراره بهتون بدم فردا ارزشمندترین دارایی‌تونه. حتی شماره‌ی تلفن خود خدا هم ـ البته اگه داشته باشه ـ فردا صبح به هیچ دردتون نمی‌خوره، ولی این شماره چرا! خب دیگه، شماره رو بزنین... صفر... صفر... سه... نُه... صفر... دو... نُه... دو... هفت... نُه... دوباره نُه... باز هم نُه... خیلی‌خب، برام بخونیدش... (تماشاچیان تکرار می‌کنند یا کارگردان صدای ضبط‌شده‌ی صد‌ها نفر را هنگام خواندن شماره از قبل آماده می‌کند.) خیلی‌خب، پس این شماره‌ی تلفن چیه؟ یک پناه‌جو: شماره‌ی اورژانس گشت ساحلی اروپاست. قاچاقچی: خب، خیلی هم احمق نیستی. تقریباً درست گفتی. فقط اینکه اروپا شماره‌ی تلفن اورژانس نداره. این شماره‌ی اورژانس جزیره‌ی لامپدوزه. چون‌که فردا صبح قراره لامپدوز باشید. من هم شما رو توی دو کیلومتری ساحل پیاده می‌کنم... شیرفهم شد؟ شما هم به گشت ساحلی زنگ می‌زنین که بیان و شما رو به زمین سفت برسونن... اون‌وقت یه زندگی جدید رو شروع می‌کنین. روشن شد؟ همه‌ی پناه‌جویان: بله قربان. قاچاقچی: پس باید مراقب گوشی‌تون باشین. حالا می‌تونین خاموشش کنین که باتریش تموم نشه. بذاریدش توی اون کیسه‌ی پلاستیکی‌ که بهتون داده‌م تا خشک بمونه. باشه؟ امشب فقط باید آروم بمونین و مراقب گوشی‌تون باشین. از تخم چشم‌هاتون هم باارزش‌تره. حتی اگه امشب شیطون بیاد و بهتون بگه: «خُب خُب! بهم چی می‌دی؟ چون باید بهم یه چیزی بدی تا بذارم زنده بمونی. چشمت رو بهم می‌دی یا گوشیت رو؟» اون‌وقت شما چی می‌گین؟ اگه شیطون اومد وسوسه‌تون کنه و اینو بهتون گفت، شما چی جوابش رو می‌دین؟ الیهو: یه چشممون رو بهش می‌دیم. قاچاقچی: آفرین... پسر باهوشی هستی... اهل کجایی؟ الیهو: اریتره. قاچاقچی: اسمت چیه؟ الیهو: الیهو.
دسته‌ها:

شناسنامه

فرمت محتوا
epub
حجم
828.۱۸ کیلوبایت
تعداد صفحات
138 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۰۴:۳۶:۰۰
نویسنده ماتئی ویسنی یک
مترجممحمد تمدنی
ناشرنشر قطره
زبان
فارسی
عنوان انگلیسی
Migraaants
تاریخ انتشار
۱۳۹۹/۰۷/۲۷
قیمت ارزی
3 دلار
قیمت چاپی
24,000 تومان
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
۸۲۸.۱۸ کیلوبایت
۱۳۸ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
دیگران نقد کردند
2.5
از 5
براساس رأی 2 مخاطب
تلخ ☕️ (1)
5
0 ٪
4
50 ٪
3
0 ٪
2
0 ٪
1
50 ٪
2 نفر این اثر را نقد کرده‌اند.
1

وقتی صحنه بیستم نمایشنامه حذف شده چه لزومی داشت چاپ کنین این کتلب رو جناب نشر قطره! تحویل یک کتاب ناقص به مخاطب چه حسن یا چه لزوم یا در نهایت چه لذتی داره ! ؟

4
تلخ ☕️

به مانند دیگر آثار ویسنی یک ، زندگی مهاجران را این بار بسیار تلخ روایت کرده بود . با زبانی منحصر به خود ویسنی یک

2.5
(2)
تلخ ☕️ (1)
50,000
تومان
%30
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
پناه جوووو
ماتئی ویسنی یک
نشر قطره
2.5
(2)
تلخ ☕️ (1)
50,000
تومان