دعوت اسلام حتی پیش از حمله اعراب، در ایران و از سوی مردمی که صدای این دعوت را شنیده بودند با استقبال گرم مواجه شد، ایرانیان مستقر در یمن و ایرانیان مناطق جنوبی خلیجفارس، از این دعوت به خوبی استقبال کردند و به اسلام گرویدند.
برابری اجتماعی ناشی از پذیرش اسلام، استعدادهای نهفته مردم ایران را شکوفا کرد. به نحوی که سدههای پس از پذیرش اسلام، شکوفاترین و غنیترین دوره فرهنگ و اندیشه مردم ایران محسوب میشود. دانش بشری رشد و نمو و گسترش خویش را در این مرز و بوم آغاز کرد و ایرانیان دستاوردهای بشریت را در تمامی علوم گستردهتر کردند.
به مدد پذیرش اسلام و آزادی روحی و فکری برآمده از آن، جامعه و سرزمین ایران تا پیش از حمله ویرانگر مغول، از چنان غنای علمی و فرهنگی برخوردارشد که به جرات میتوان گفت در تمامی ادوار تاریخ این کشور، بیمانند و بیهمتا است. حمله مغول و فراز و نشیبهای پس از آن، آفتاب خدمات ایرانیان را دچار زمستانی سخت کرد و این روند تا دوره معاصر ادامه داشت.
سومین مرحله تمدن ایرانی در دوران معاصر شکل گرفته و رخ داده است، غلبه مردم بر تفکر نهادینه شده سلطنت مطلقه ایرانشهری، و تشکیل نخستین جمهوری در سرزمین ایران، ذهن و روح ایرانیان را آزاد کرد، سقوط نظام سلطنتی و جایگزین شدن مردمسالاری و نظام مبتنی بر آرای مردم پس از پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار جمهوری اسلامی، مرحله جدید در تمدنی است که روحش بر اثر قرنها استبداد ناشی ازسلطنت مطلقه، آزرده، بیمار، راکد و تقدیرگرا شده و سالها بود که به لحاظ تاریخی، در تعطیلات به سر میبرد و اندیشه پیشرفت و ترقی را کنارگذاشته بود.
البته، راه درازی در پیش است تا از تمامی بیماریها و آفات صدها سال تسلط تفکر مستبدانه سلطنت مطلقه فردی رها شویم و نزول کیفیتی که در سبک زندگی ایرانی ایجاد شده را به مرحلهای ارتقا دهیم که سطح زندگی انسانی ایرانیان، جایگاهی شایسته درجهان امروز و آینده یابد. اما ملت ایران دیگر هرگز به نظام استبدادی و حکومت فردی و موروثی باز نخواهدگشت.
این راه با سختکوشی، تلاش، شناخت درست و بازتولید فضیلتها و ویژگیهای نیکوی تمدنی ایران و درک و دریافت مزایا و نکات مثبت دیگر تمدنهای پیشرفته دنیای امروز طی خواهد شد و البته میبایست بیماریهای مزمن و نقاط منفی نشسته بر وجودمان را بازشناسیم و آلودگی آنها را از وجود خود بپیراییم.