


کتاب صوتی فرزندخوانده
نسخه الکترونیک کتاب صوتی فرزندخوانده به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید!
نسخه نمونه کتاب صوتی فرزندخوانده را رایگان بشنوید
نقد و بررسی کتاب صوتی فرزندخوانده
درباره کتاب صوتی فرزندخوانده
کتاب «فرزندخوانده» The witness نوشتهی «خوآن خوسه سائر» در سال 1983 منتشر شد. داستان این کتاب روایت زندگی پسر نوجوان یتیمی در قرن شانزدهم است که در بندرهای اسپانیا مشغول به کار است. این پسر جوان همراه با یک کشتی به سفری دریایی میرود که کل زندگیاش را تحت تأثیر قرار میدهد و دستخوش تغییرات بزرگی میشود. او با این کشتی باری به مقصد هندوستان به آمریکای جنوبی سفر و حدود ده سال را در آنجا سپری میکند. او در آمریکای لاتین با فرهنگ، جهان زیست و ابعاد جدیدی از زندگی آشنا میشود و به یک سفر اکتشافی بزرگ میرود. روایت این پسر از این سفر جادویی محتوای اصلی کتاب صوتی «فرزندخوانده» اثر «خوآن خوسه سائر» را شکل میدهد.
کتاب «فرزندخوانده» نوشتهی «خوآن خوسه سائر»، نویسندهی مشهور اهل آرژانتین یکی از قشنگترین داستانهای ادبیات امریکای لاتین است. این اثر نثر بسیار زیبا و نزدیک به شعر دارد و جزو خوشخوانترین و شیواترین آثار این نویسندهی برجسته و معروف است. «خوسه سائر» با تکیهبر استعدادش در داستاننویسی قصهی کتاب «فرزندخوانده» را به زیبایی به نگارش درآورده و دربارهی هویت، رابطهی میان انسان و ذاتش و نگاه انسان به جهان صحبت کرده است. این کتاب پس از انتشار از سوی افراد صاحبنظر و منتقدان آمریکای لاتین و اسپانیا جزو صد اثر برتر نوشته شده به زبان اسپانیایی در بیست و پنج سال گذشته معرفی شد.
درباره خوآن خوسه سائر
«خوآن خوسه سائر» Juan José Saer نویسندهی مشهور آرژانتینی در تاریخ 28 ژوئن 1937 از مهاجران سوری-لبنانی به دنیا آمد. او در جوانی به تحصیل در دانشگاه ملی لیتورال در رشتهی حقوق و فلسفه مشغول شد و در آنجا به تدریس تاریخ فیلمبرداری پرداخت. او به کمک بورسیه تحصیلی در سال 1968 به پاریس نقل مکان کرد و در آنجا در دانشگاه رن Rennes به تدریس مشغول شد. او تا پایان عمر خود در پاریس زندگی کرد و در حالی که از سرطان ریه رنج میبرد در تاریخ 11 ژوئن سال 2005 در شصت و هفت سالگی درگذشت.
او روزهای پایانی عمرش را به نوشتن آخرین فصلهای طولانیترین رمان خود بانام La Grande مشغول بود که درنهایت پس از مرگش همراه با مجموعهای از مقالات ادبی که در روزنامهها و مجلات مختلفی که قبلاً برای انتشار آماده کرده بود، به چاپ رسید. در سال 2012 اولین قسمت از دفترهای کار منتشر نشدهی او در آرژانتین نیز ویرایش و منتشر شد و در اختیار علاقهمندان به این نویسنده قرار گرفت.
«خوآن خوسه سائر» یکی از مهمترین نویسندگان ادبیات آمریکای لاتین و ادبیات اسپانیایی قرن بیستم است. به گفتهی «مارتین کوهن» Martin Kohan، رماننویس آرژانتینی، «خوآن خوسه سائر» مهمترین نویسندهی این کشور بعد از «خورخه لوئیس بورخس» Jorge Luis Borges است. او از دههی هفتاد میلادی به طور جدی نوشتن داستان را آغاز کرد و در کمتر از دو دهه دهها داستان از خودش به یادگار گذاشت. آثار این نویسنده به چندین زبان دنیا ترجمه شدهاند و در میان خوانندگان اسپانیاییزبان بسیار مشهور و معروف هستند. براساس تعدادی از داستانهای این نویسنده تاکنون چندین فیلم سینمایی معروف ساخته شده که مورد توجه علاقهمندان به آثار این نویسنده قرار گرفتهاند.
ترجمه کتاب صوتی فرزندخوانده به زبان فارسی
کتاب «فرزندخوانده» نوشتهی «خوآن خوسه سائر» از سوی ناشر صوتی رادیو گوشه با صدای «اطهر کلانتری» منتشر شده است که در همین صفحه از فیدیبو برای خرید و دانلود موجود است. این اثر را «ونداد جلیلی» مترجم برجستهی ایرانی به فارسی ترجمه و انتشارات چشمه در سال 1395 منتشر کرده است. «ونداد جلیلی» متولد سال 1361 در شهر یاسوج است، او ازجمله مترجمان پرکار ایرانی است که طی یک دههی اخیر دهها داستان و رمان به نام به فارسی ترجمه کرده است. ازجمله ترجمههای دیگر او میتوان به کتابهای «جنایات نامحسوس» اثر «گییر مارتینس»، «صدای افتادن اشیا» اثر «گابریل واسکس» و «رد گم» اثر «آلهخو کارپانتیه» اشاره کرد که نسخهی الکترونیک و صوتی همهی آنها در سایت و اپلیکیشن فیدیبو برای خرید و مطالعه موجود است.
در بخشی از کتاب صوتی فرزندخوانده میشنویم
صدای فریادی از جانب رودخانه از خیالات بیرونم کشید: مهمانانی تازه با قایقهای بزرگشان میآمدند تا در ضیافت شرکت کنند. عدهی زیادی از تماشاچیان کبابپزی به شنیدن صدای مهمانان تازه دواندوان به پیشوازشان طرف رودخانه رفتند و صدای فریادهاشان با غوغای تازه رسیدگان در آمیخت. بعضی مهمانان از قایق پیاده نشده گرم گفتوگو شدند بی آن که اصلاً بخواهند بدانند آیا مخاطبانشان که دواندوان از عرض ساحل میگذرند صداشان را میشنوند. هنوز قایقها کناره نگرفته عدهای مصرانه میکوشیدند کوزههایی عظیم را پیاده کنند که میبایست چندین نفر بلندشان کنند، عدهای دیگر بیتوجه به کسانی که به استقبالشان میآمدند، سرخوش و بیخیال از قایقها به خشکی میپریدند جوری که میزبانان بدون کلمهای سلام و خوشوبش در وسط ساحل به مهمانان میپیوستند؛ عدهای از رودخانه طرف توریهای کبابپزی و عدهای از پای توریها طرف رودخانه میدویدند و هر گروه دیگری را نادیده میگرفت. گروه اول به تکههای گوشت علاقهمند بود و گروه دوم به کوزهها، که تازهواردان هنگام جابهجا کردنشان توجه و تلاش فراوان نشان میدادند. کسانی که از بلمها بیرون پریده بودند و پانزده نفری میشدند، ناگهان پشت سر کبابپزان ایستادند و با چهرهی خوددار و حیرتزده، اندکی هم بیاختیار، مشغول تماشای توریهای عظیم کباب شدند، با همان حالتی که از مدتی پیش در چهرهی تماشاگران اهل دهکده میدیدم. در مقابل، دیگران، آنان که به پیشواز قایقها رفته بودند، اکنون هم پای کسانی پیش میآمدند که کوزهها را میآوردند، دورشان جمع میشدند، به جلو خم شده تنگ هم میایستادند و درون کوزهها مینگریستند، ظاهراً هر دو گروه سخت میکوشیدند هیجانشان را سرکوب کنند و هر چند کوزهها آشکارا سنگین بود و آورندگانشان سخت تقلا میکردند تا مبادا محتوای کوزهها بیرون بریزد، حاضران پیشنهاد کمک نمیکردند. کسانی که کوزهها را میآوردند بی آن که لحظهای جلو توریهای کباب مکث کنند یا نگاهی به تماشاگران مسحور و مفتون اطرافشان بیندازند، مسافتی را بهسوی دهکده پیمودند و کوزهها را به همان آرامشی که هنگام حملشان به خرج داده بودند، در خنکای سایهی درختان به ترتیب بر زمین چیدند. بعد چرخیدند، چند قدم پیش آمدند، به اهالی دهکده پیوستند و به تماشای توریهای کباب نشستند.
گوشت آهستهآهسته بر آتش دود میکرد. چربی ذوب میشد، بر زغال سرخ میچکید و نالهای پیوسته و یکنواخت میساخت. گاه تکهای از گوشت شعلهای مختصر میکشید.
نظرات کاربران درباره کتاب صوتی فرزندخوانده