ناپلئون هیل را در دنیا همه با نام استاد موفقیت میشناسند. او یک نویسنده امریکایی است که در طول تاریخ بیش از هرکسی بر موفقیت انسانها تأثیر گذاشته است. کسی که خود میتواند نمونه بارز فرد موفقی باشد که از هیچ به همه چیز رسیده است. ناپلئون هیل از خبرنگاری به جایی رسید که گفت دیگر در زندگی آرزویی ندارد. او هم به ثروت رسید، هم به شهرت و هم آرزوهای خود را یک به یک تحقق بخشید.
هیل اعتقاد دارد برای موفقشدن اول باید بدانی چه میخواهی؛ سپس بدانی چگونه میخواهی به آن برسی. از نظر هیل داشتن یک هدف قطعی و مشخص مهمترین شاهکلید موفقیت است.
کتاب پانزده قانون موفقیت هیل که آخرین نسخه قوانین موفقیت اوست به آموزش اصول و قوانینی میپردازد که عامل موفقیت شما در زندگی و کسبوکار خواهند بود. هیل حاصل بیستوپنج سال مطالعات و تحقیقات خود را درباره علل موفقیت و ویژگی افراد موفق در مقدمهای مفصل درباره مفهوم «ذهن مرکب» سپس در پانزده درس در اختیار شما قرار میدهد. گمان نمیکنم در میان همه مجموعه کتابهای موفقیت، کتابی جامعتر از کتاب حاضر نگاشته شده باشد.
در طول ترجمه این اثر نفیس با خواندن ابیاتی از سعدی و مولانا نگاه جهانشمول این نویسنده سرشناس بیش از پیش برایم آشکار شد. در اینجا ضروری میبینم به اهمیت بخش مقدمه تأکید ویژهای داشته باشم، زیرا زیربنای کل کتاب قانون موفقیت است. مقدمه این کتاب از آن جمله مقدمههایی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت و شاید باید در فهرست به عنوان درس اول قوانین موفقیت میآمد. در آخر با توجه به پیکره و ادبیات بهنسبت قدیمی کتاب که متعلق به بیش از یک قرن پیش است، امیدوارم توانسته باشم ترجمهای درخور پسند شما خواننده عزیز ارائه دهم.