تخم اولین درخت را در آغاز، خداوند به انسان سپرد که آن را بکارد و پرورش دهد تا شکفته شود و به درختی تنومند با شاخ و برگ و گل و میوه تبدیل شود. او این امانت را به بشرسپرد تا جهان از سایه، میوه، اکسیژن، چشمانداز زیبا و مزایای دیگر درخت بهره ببرد.
پسر نیز همین حکم را دارد. فرزند پسر هدیه گرانقدری است که به امانت از جانب خداوند به والدین سپرده میشود. وظیفه پدر و مادر این است که فرزند خود را تغذیه کرده و طوری تربیت نمایند که همزمان با رشدش بتواند تواناییهای خود را تکمیل و در زمینه ارتباطات انسان نقشی مفید و مثبت در راه پیشرفت بشر ایفا نماید.
از نظر اهمیتیکه پسرها به خاطر اعضای بالقوه مفید نژاد بشر دارند، در همه ادیان و سیستمهای فکری، تاکید ویژهای برای تربیت آنها شده است. به گفته حضرت محمد (ص): ”با ارزشترین هدیهای که یک پدر میتواند به پسران خود اعطاء کند، آموختن هنر خوب اداره کردن زندگی است.“ یعنی آنها را طوری تربیت نماید که برای جامعه موهبت باشند، نه اینکه به صورت مصیبت در آیند و مایه دردسر شوند.
اگر چه ظاهراً پسر، برای پدر و مادر به دنیا میآید، ولی تولد او در واقع فرایند طبیعت است که در آن والدین تنها نقش باغبان را دارند. آنچه پدر و مادر واقعاً انجام میدهند به انجام رساندن مفید این طرح طبیعت برای بشریت است. موفقیت آنها مستلزم شناسایی نیروهای پنهان فرزندشان است و اینکه هرگز مانع فرایندهای طبیعت نشوند. در واقع میتوان گفت که هر کودک ”آقای بالقوه“ است که والدین متعهد میباشند او را به عنوان هدیه طبیعت به ”آقای بالفعل“ تبدیل نمایند.
کتاب حاضر راهکارهایی را به پدرها ارائه میکند که با اتخاذ آنها بتوانند به فرزند خود شخصیت شریف و شایستهای ببخشند و او را برای همه امور ”توانمند“ سازند.
با توجه به تجربیات و دانش من، مهمترین اصل این است که والدین، زمینه تربیت و آموزش را برای فرزند خود مهیا نمایند که ذهن او را برای رویارویی با آنچه جهان برایش تدارک دیده، آماده سازد. پدر باید مراقب باشد وقتی فرزند بالغش وارد جهان میشود، قبلا از این حقیقت آگاه شده باشد، جائی که بیعدالتی رایج است، زندگی بهصورت مبارزه در میآید. او باید بداند که اگر میخواهد در این دنیای ناخوشایند زندگی کند، لب از شکوه مداوم ببندد و برای مقابله با آن مصمم باشد. با مشکلات و مسائل زندگی مانند موانع برطرف نشدنی و شکستناپذیر برخورد نکند بلکه از آنها بهعنوان نردبان ترقی خود سود جوید.
حال این سئوال پیش میآید که چه کسی مسئول بیعدالتیهای جهان است. جواب این است که مسیر زندگی توسط خود خالق تعیین شده. این طرح خلقت خود اوست بنابراین هیچ گونه بیعدالتی از طرف خالق بر ما تحمیل نخواهد شد. اگر یک سری موقعیتهای ناخوشایند خلق کرده است در عوض این توانایی را هم به ما داده که با آنها مقابله کنیم و پیروز شویم. این امتیاز را برای ما قائل شده که بتوانیم اوضاع نامساعد را به شرایط مطلوب تبدیل نمائیم. آلفردآدلر روانشناس معروف مینویسد: ”عجیبترین چیزی که در طول مطالعه انسان دریافتهام، توانائی بشر در تبدیل منفیها به مثبتها است.“ تمام دستاوردهای بزرگ انسان در جهان بهخاطر این توانائی ذاتی اوست.
دکتر میکائیل هارت، نویسنده معروف، حضرت محمد(ص) را والاترین و موفقترین انسان میداند. چگونه او به این مرتبه رسیده است؟ جواب را در اظهارات ئیئیکلت در باره پیامبر پیدا میکنیم: ”او با اراده به مقابله با ناملایمات رفت و موفقیت را از درون شکستها بیرون کشید.“
پسر شما هم بدون شک میتواند به دستاوردی عالی برای شما به عنوان یک ولی تبدیل شود و شما را به مقام یک سوپرمعلم برساند.