مقالاتی که در زمان انتشار این داستان کوتاه در مجله، دربارهاش منتشر شد، مرا وامیدارند که در اینجا چند اندیشهای را که امیدوارم در جای دیگری بهتفصیل شرح دهم، بهصورتی مختصر و کوتاه یادآور شوم.
کسانی که ارائه اسناد و مدارک را از طرف من ناکافی دانستهاند، بهتر است به مقررات رسمی اردوگاههای مرگ مراجعه کنند. من نخواستهام حزب ناسیونال سوسیالیست آلمان را با تشریح وضع اردوگاهها تعریف کنم. آنچه ما از وضع تبعیدگاههای فرانسه میدانیم چندان پذیرفتنیتر از آنها نیست، امّا آنچه در اینجا مطرح است اردوگاههای مرگ است.
دنیای اثری مثل اثر حاضر، همان دنیای تراژدی دوران باستانی است یعنی انسان، توده مردم، عناصر طبیعت و زن و تقدیر.
این دنیا، در دو شخصیت خلاصه میشود: قهرمان و معنی زندگی او. تضادها و اختلافهای فردی که پیچیدگیهای رُمان را به وجود میآورند، در این دنیا به چشم نمیخورند. اگر بنا بود من همان اهمیتی که برای «کاسنر» قایل شدهام برای «نازیها» قایل شوم، البته این کار را با در نظر گرفتن آرمان واقعی آنها یعنی ملیگراییشان انجام میدادم.