«آندره ژید» نویسنده فرانسوی (۱۸۶۹۱۹۵۱) در سال ۱۹۰۸ به مناسبت انتشار کتاب «نامههای داستایفسکی» مقاله مفصلی درباره این نویسنده منتشر کرد و در سال ۱۹۱۱ چون قرار بود رمان «برادران کارامازوف» را «ژاک کوپو» در تماشاخانه «ویوکولومبیه» پاریس بر روی صحنه آورد، مقالهای در این باره در روزنامه «فیگارو» به چاپ رسانید. در سال ۱۹۲۲ نیز به مناسبت صدمین سالگرد تولد «داستایفسکی» خطابهای در همان تماشاخانه ایراد کرد. چندی بعد، بنا به درخواست «ژاک کوپو» شش سخنرانی درباره «داستایفسکی» و آثار او در همان تماشاخانه ایراد نمود که در مجله «هفته نامه» به چاپ رسید. بعد در سال ۱۹۲۳ همه این نوشتهها و سخنرانیها را با هم در یک جلد کتاب منتشر ساخت. کتاب حاضر ترجمه همین اثر است. هنگامی که این کتاب منتشر شد اغلب آثار «ژید» چاپ شده و او به شهرت کامل رسیده بود.
«آندره ژید» در این کتاب عدم اطلاع و عدم درک جامعه فرانسوی آن زمان را ( ۱۹۰۸ ) از آثار نویسنده بزرگ روس مطرح و دلیل آن را تفاوت طرز فکر فرانسویها و روسها ذکر میکند. اما در عین حال علت دیگری هم برای این امر تشخیص میدهد و مسئولیت آن را به گردن آقای «دو وو گوئه» میگذارد. زیرا او اولین کسی بود که در کتاب خود به نام «رُمان روس»، «داستایفسکی» را به فرانسویان معرفی کرد و «نوعی نبوغ» برای او قایل شد امّا آثارش را قابل مطالعه و شایسته اعتبار ندانست.
امّا انتشار کتاب «نامههای داستایفسکی» فرصتی به دست داد تا «ژید» سیمای پر تضاد این نویسنده روس را ترسیم و مقالات و سخنرانیهایی درباره شخصیت و آثار او ارائه دهد و به بررسی شخصیت و نقد و تشریح آثارش پرداخته، موضوع و انگیزه اصلی هر یک از آنها را آشکار سازد. نکتهای که بخصوص بر آن تأکید میکند. ملّیگرایی (ناسیونالیسم) خاص «داستایفسکی» است، لکن اضافه میکند که این ناسیونالیسم نه تنها نفی انترناسیونالیسم نیست بلکه بهنحوی متضمّن آن هم هست. مسئله دیگری که مطرح میکند برداشت اصیل و سنّتگرایانه «داستایفسکی» از مسیحیت است که از جهاتی کفرآمیز هم بهنظر میرسد. در مطاوی سخنرانیهای خود میکوشد بهطرز بدیعی ویژگیهای انسانی را، نه بر طبق قواعد روانشناسی مرسوم، بلکه با غوررسی در پیچیدگیها و دودلیها و ابهامات روح انسانی نمایان سازد.
تردیدی نیست که کتاب «ژید» با هشدار به خواننده در مورد سادهسازیهای مفرط منتقدان درباره آثار «داستایفسکی» و تفسیر غلط آنها، نقش مؤثری در شناخت و برانگیختن علاقه و توجه به آثار این نویسنده بزرگ روس داشته است. علاوه بر این «ژید» کوشیده است شباهت و تجانس «داستایفسکی» را بیشتر از نویسندگان معاصرش با چند نویسنده بزرگ دیگر چون «بلیک»، «براونینگ» و «نیچه» برملا سازد و جایگاه این نویسنده را در چارچوب خاص خود و در چشمانداز جهانی مشخص کند.
از آنجاکه «آندره ژید» یکی از بزرگترین آشنایان و مطالعهکنندگان آثار مهم ادبیات جهانی اعم از فرانسوی و خارجی و خود مترجم «شکسپیر» و «کنراد» و «رابیندرانات تاگور» بوده، میتوان او را یک منتقد ادبی تمامعیار و کامل دانست و به همین جهت توجه و علاقه خاص او به «داستایفسکی» معنا و ارزشی والا پیدا میکند.
نظر به اینکه مهمترین آثار «داستایفسکی» در این سالها به زبان فارسی ترجمه شده، گاه خوب و گاه بد، چنین مینماید که ترجمه کتاب «ژید» برای علاقهمندان، در درک و تحلیل اندیشههای این نویسنده بزرگ روس عاری از فایده نباشد.