صبح که از خواب برمیخیزیم، ذهنمان راهی سفری یک روزه است. ما در این سفر، سوار ماشین میشویم و ذهنمان رانندگی میکند که گاهی با سرعتی سرسامآور رانندگی کرده و گاهی نمیتوانیم حتی آن را از پارکینگ بیرون بیاوریم! همان اول صبح ماشین وجودمان پنچر است. گاهی ذهن ما را بهطور دقیق به مقصد میرساند و بعضی اوقات خود را در میانه کورهراهی میبینیم که پر از سنگ و علفهای هرز است. ذهن میتواند ما را به خیابانهای با خانههای بلند و باشکوه یا زمینهای سنگلاخی ببرد! همچنین میتواند ما را به محلات و کوچه پسکوچههایی ببرد که پر از خطر و وحشت است. اگر فرمان هدایت ذهنمان را در اختیار بگیریم و رانندهای ماهر، نترس و با شهامت باشیم و در مسیرهای درست رانندگی کنیم، ذهن میتواند ما را به هر مقصدی که بخواهیم برساند.
اگر قدرت ضمیر ناخودآگاه خود را درک میکنیم و بهراستی قصد داریم در زندگی به موفقیت و کامیابی دست یابیم، باید بدانیم که ضمیر ناخودآگاهمان چگونه کار میکند و از خود واکنش نشان میدهد. باید به این امر اعتقاد داشته باشیم که هیچگاه برای دستیابی به رویاها و آرزوهایمان دیر نیست. آری؛ هیچگاه برای تبدیل شدن به فردی که میخواهیم، دیر نیست.
ذهن شما شبیه به یک ایستگاه رادیویی است که ایستگاه خبری آن، روی دو موج مثبت و منفی که هر دو از لحاظ قدرت با هم برابرند به شما پیام میفرستد. بیابید اکنون بررسی کنیم کار پیامرسانی به شما چگونه انجام میشود؟