مَدِلین فین هر روز از مادرش یک توله سگ میخواهد.
سرانجام ، مادر قبول می کند تا یک سگ را به خانه بیاورند.
آنها به محل نگه داری حیوانات بی سرپرست رفته و مدلین فین استار را انتخاب میکند.
پس از بازدید از پناهگاه محلی خود ، سوالاتی ذهن مدلین فین رو درگیر میکند.
آیا کسی با سگهای بی سرپرست بازی میکند ، یا با آنها چرت میزند یا برای آنها کتاب میخواند؟
سوالات منجر به پاسخها و ایدهها میشوند…