غزل نمره ۰۴۵مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاندر اين زمانه رفيقی که خالی از خلل است صراحی می ناب و سفينه غزل است جريده رو که گذرگاه عافيت تنگ است پياله گير که عمر عزيز بی بدل است (گواه سخن)نه من ز بیعملی در جهان ملولم و بس ملالت علما هم ز علم بیعمل است به "چشم عقل" در اين رهگذار پرآشوب جهان و کار جهان بیثبات و بیمحل است (گواه سخن)بگير طره مهچهرهای و قصه مخوان که سعد و نحس ز تاثير زهره و زحل است دلم اميد فراوان به و صل روی تو داشت ولی اجل به ره عمر رهزن امل است به هيچ دور نخواهند يافت هشيارش چنين که حافظ ما مست بادهی ازل استSupport this podcast at — https://redcircle.com/ravaq/donations