0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
صدقه رفع بلا
7

داستان شب - صدقه رفع بلا

راوی:

کانال:
داستان شب

درباره این اپیزود
یکی بود یکی نبود پس از اتمام کار دومم خسته سوار اتومبیلم می شوم و قصد دارم به سمت منزل حرکت کنم.سوییچ را که گرداندم چشمم به آمپر بنزین افتاد. چراغش چند ساعت پیش روشن شده بود. آهی کشیدم و با خودم گفتم . پمپ بنزین اتوبان یادگار بنزین می زنم. عادت به استفاده از کولر ماشین ندارم و به جای آن همیشه شیشه ماشین را پایین می کشم...

شناسنامه

فرمت محتوا
مدت زمان
زبان
audio
۰۳:۴۶

گذاشتن این عنوان در...

نشان‌شده‌ها
شنیده‌شده‌ها
صدقه رفع بلا
صدقه رفع بلا