0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
یک روز صبح زود
44

داستان شب - یک روز صبح زود

راوی:

کانال:
داستان شب

درباره این اپیزود
یک روز صبح زود نویسنده و خوانش : سیامک احمدی سر گذر زیر بازارچه ، چند قدم جلوتر از سقاخانه ، حجره داشت . مال خودش نبود مال باباش بود. بابا عمرش رو داده به شما . همین چند وقت پیش بود . یک روز صبح زود از رختخوابش بلند نشد . داخل حیاط نرفت. دست و صورتشو توی آب یخ زده حوض نشست. بهش گفتم بابا ! آب حوض یخ زده . سرده...

شناسنامه

فرمت محتوا
مدت زمان
زبان
audio
۰۵:۰۰

گذاشتن این عنوان در...

نشان‌شده‌ها
شنیده‌شده‌ها
یک روز صبح زود
یک روز صبح زود