چه های قصرالدشت بخوانند
از کتاب کابوس های فرامدرن
نویسنده : رضا کاظمی
خوانش : سید سامان میربستانی
داستان درباره چشم انتظاری مادری برای پسر نوجوانش است.
ساعت 9 شب بود . معصومه خانوم کم کم داشت نگران می شد . به پسرش گفت : محمد جان برو ببین داداشت چرا انقدر دیر کرده . هرجام که باشه باید دیگه بیاد خونه . محمد با کلافگی لباس پوشید و رفت بیرون و معصومه خانوم تنهای تنها ماند با هزار خیال. نکند بلایی سرش آمده . نکند باز هم ... نکند خدایی نکرد ه ...