به آفتاب برسیم
نویسنده و خوانش : سهی بانو ذوالقدر
یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچ کس نبود
روزی روزگاری پیش از این وقتی که تمام گل های بنفشه درومده بودن ، دخترکی که تمام زندگیشو زیر لب زمزمه می کرد ، چشمش به یک پروانه افتاد. پروانه اونقدر زیبا بود و رنگاش می درخشید که نمی شد چشم ازش برداشت...