معلوم بود که فکر و خیال مصطفی جای دیگر است. بدون آنکه اصلا به حرف های من گوش داده باشد، دنباله افکار خود را گرفت و گفت : اگر ممکن باشد شیوه ای سوار کرده که امروز مهمان ها دست به غاز نزنند ، می شود همین غاز را فردا از نو گرم کرده دوباره سر سفره آورد! ...
داستان "کباب غاز"
نویسنده : محمدعلی جمالزداه
خوانش : ستاره حاجی زاده