0
هوشنگ گلشیری

معرفی کتاب‌های هوشنگ گلشیری

نویسنده

هوشنگ گلشیری را می‌توان یکی از مهم‌ترین نویسندگان در حوزه ادبیات داستانی ایران معاصر  و روزنامه نگاری برجسته دانست که پیوندی ناگسستنی با جریان روشنفکری کشورمان دارد. حیات این روزنامه نگار همواره با سیاست اجین شده بود و او از فعالان سیاسی دهه چهل و پنجاه شمسی محیوب می‌شد. از این نویسنده داستان‌های کوتاه، رمان‌ها و نقدهای ادبی فراوانی بر جای مانده است. یکی از نقاط برجسته زندگی گلشیری را می‌توان برگزاری کارگاه‌های ادبی داستان خوانی و داستان نویسی دانست تا او بتواند در آن‌جا چگونگی نوشتن داستان کوتاه، رمان و دیگر آثار ادبی را به نسل جوان مشتاق یاد بدهد، بسیاری از نویسندگان معاصر در این کارگاه‌ها شرکت می‌کردند. علاوه بر این هوشنگ گلشیری تا پایان عمر در کانون نویسندگان ایران عضویت داشت.

هوشنگ گلشیری از کودکی تا جوانی

هوشنگ گلشیری در 25 اسفند سال 1316 در شهر اصفهان دیده به جهان گشود، هنگامی‌که 5 سال داشت به همراه خانواده‌اش به شهر آبادان رفت، زیرا پدرش از کارکنان شرکت نفت بود. به باور خود نویسنده اقامت در آبادان بر شکل‌گیری حیات فکری و احساسی نویسنده تاثیر فراوانی گذاشته است. پدر هوشنگ در شرکت نفت از سازندگان مناره‌های پالایشگاه‌‌ها بود و کار سختی داشت. بسیاری از کسانی‌که در شرکت نفت کار می‌کردند با وجود داشتن شغل‌هایی طاقت‌فرسا درآمد کمی داشتند و فقیر بودند. مواجهه گلشیری با چنین فقر عریانی بر جهان‌بینی او اثرات فراوانی گذاشت. اقامت هوشنگ گلشیری در آبادان تا سال 1334 و سن 18 سالگی‌اش به طول انجامید. پس از پایان تحصیلات مدرسه، گلشیری برای تحصیل در رشته ادبیات فارسی به دانشگاه اصفهان رفت . او در همین دوره با انجمن ادبی صائب آشنایی پیدا کرد یک سالی از تحصیلش در رشته ادبیات نگذشته بود که به آوازها و ترانه‌های فولکلور اصفهان علاقه‌مندی پیدا کرد و به سراغ جمع‌آوری آن‌ها در مناطق اطراف اصفهان رفت. آن‌گونه که گفته شده است، گلشیری در جوانی به سرودن شعر علاقه پیدا کرده بود اما خیلی زود دریافت که به شعر علاقه چندانی ندارد و به نظر خودش، شعرهایی که می‌سراید زیبا نیستند به همین خاطر شعر را کنار گذاشت و از همان اوایل دوران جوانی به داستان نویسی روی آورد. یکی دیگر از کارهای ماندگار گلشیری، پایه گذاری حلقه ادبی جٌنگ اصفهان به همراهی نویسندگان نواندیش و هم‌فکری همچون محمد حقوقی و ابوالحسن نجفی بود.

درباره جُنگ اصفهان

جُنگ اصفهان را می‌توان حلقه ادبی‌ای دانست که در اوایل دهه 40 شمسی در اصفهان شکل گرفت. این جریان ادبی به نحوی در برابر جریان سنت گرای انجمن شعر صائب شکل گرفت، زیرا نویسندگان نواندیش تمایل داشت تا بتوانند دیدگاه‌های جدید خود را مطرح کنند. اولین جلسات این محفل در کنار مقبره صائب برگزار شد و پس از آن این سلسله جلسات تداوم پیدا کردند. نتیجه بحث و گفت‌وگوی نویسندگان و نظریه پردازان ادبی در ابتدای امر، شکل‌گیری نشریه‌ای به نام همین انجمن بود. به تدریج این جریان ادبی توانست جای پای خود رات محکم کند، در میان افرادی‌که با جُنگ اصفهان همکاری داشتند می‌توان به نام‌های ضیا موحد، احمد اخوت، مجید نفسی و احمد میرعلایی اشاره نمود. چاپ این نشریه تا سال 1360 به صورت بدون وفقه ادامه پیدا کرد. برخی از آثار ادبی جذاب نظیر ملکوت نوشته بهرام صادقی و. شازده احتجاب تالیف هوشنگ گلشیری در ابتدا توسط همین نشریه به چاپ رسیدند و مورد نقد و بررسی قرار گرفتند.

فعالیت‌های سیاسی هوشنگ گلشیری

گلشیری به علت خاستگاه طبقاتی‌اش با سیاست بیگانه نبود، آشنایی او با تعدادی از شخصیت‌های سیاسی منجر به دستگیری او در دهه چهل شمسی شد و او  چند ماهی را  در زندان گذراند. از سوی دیگر داستان‌های او نظیر جبه خانه، یک داستان خوب اجتماعی و هر دو روی یک سکه نیز دارای نکات سیاسی و نقدهای گزنده اجتماعی فراوانی بودند.

گلشیری مجددا در سال 1352 به زندان افتاد و به مدت شش ماه در آن‌جا بود ولی پس از آزادی از زندان با محدودیت‌هایی روبرو شد و دیگر اجازه پیدا نکرد که به عنوان معلم در اصفهان به تدریس ادامه دهد. به همین خاطر ناچار شد که به تهران مهاجرت کند. او پس از حضور در تهران به کمک برخی دیگر از اعضای جنگ توانست به زندگی خود سامان دهد و امکان برگزاری جلسات ادبی برایش مهیا شد.

هنام اقامت در تهران بود که توانست مجموعه داستان نمازخانه کوچک من را بنویسد. او پیش از این اولین رمانش را که شازده احتجاب نام داشت، منتشر کرده بود و به وسیله آن رمان توانسته بود تا شهرتی بی‌نظیر در محافل ادبی پیدا کند. در سال 1356 به کمک بهرام بیضایی این امکان را پیدا کرد تا به صورت قراردادی در گروه تئاتر دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران مغول به کار شود و به دانشجویان تدریس کند. در همان سال نیز او توانست تا جلد اول رمان بره گمشده راعی را نیز منتشر کند.

یکی دیگر از فعالیت‌های مهم گلشیری و یاران همفکرش در این سال، ایراد سخنرانی در برنامه‌ای به نام شب شعر گوته بود،این برنامه در ابتدا قرار بود برنامه‌ای ادبی باشد ولی از آن‌جا که پیوند میان ادبیات و سیاست ناگسستنی است، سخنرانی‌های مهمی در این برنامه انجام شد و بسیاری از سیاست‌های حکومت پهلوی انتقاد کردند. عنوان ارائه گلشیری در این برنامه، جوان مرگی در نثر معاصر فارسی نام داشت. در همان مراسم خانمی به نام فرزانه طاهری نیز شرکت کرده بود که به عنوان یک مترجم جوان، تلاش می‌کرد تا دانش و آگاهی خود را افزایش دهد. او پیش از این تعدادی از داستان‌های گلشیری را خوانده بود اما ارائه گلشیری در شب ششم برنامه، او را تحت تاثیر قرار داد و سبب شد تا با هوشنگ گلشیری بیشتر آشنا شود. فرزانه طاهری و هوشنگ گلشیری نهایتا دو سال بعد با یک‌دیگر ازدواج کردند و حاصل این ازدواج  دو فرزند به نام‌های باربد و غزل است.

 این داستان نویس ایرانی در تابستان سال 1357 برای چند ماه به کشور ایالات متحده آمریکا رفت و در آستانه انقلاب اسلامی به ایران بازگشت.

آثار هوشنگ گلشیری

برخی از نویسندگان کتاب‌های داستان کوتاه هوشنگ گلشیری نظیر دست تاریک دست روشن و پنج گنج را دوست دارند اما خود او کتاب شازده  احتجاب را بیش از بقیه آثارش دوست داشت. این کتاب در سال 1348 منتشر شد و در آن روایتی از فروپاشی نظام سلطنتی ارائه می‌شد. شخصیت اول داستان با مرور خاطرات خود، درباره استبداد و ظلم خود و اعضای خانواده‌اش سخن می‌گفت.

از این نویسنده داستان‌های بلندی نظیر حدیث ماهیگیر و دیو و شاه سیاه پوشان نیز بر جای مانده است. داستان شاه سیاه پوشان تا حدی وضعیت ایران معاصر را از دید نویسنده روایت می‌کند و آن‌گونه که از خود متن پیداست داستان در سال 61 اتفاق می‌افتد.

آخرین رمان چاپ شده هوشنگ گلشیری نیز جن نامه نام دارد که در سال 1376 توسط نشر باران و در کشور سوئد منتشر شده است.

سال‌های پایانی هوشنگ گلشیری

گلشیری همواره نویسنده فعال و پرکاری بود و جلسات آموزش داستانش پس از انقلاب و حتی در سال‌های جنگ نیز ادامه پیدا کرد. او در دهه پایانی عمر خود نیز کار روزنامه نگاری را ادامه می‌داد و سردبیر مجله ادبی آدینه بود. علاوه بر این او سفرهای مختلفی به خارج از کشور داشت و در همایش‌های دبی گوناگونی که در سراسر جهان برگزار می‌شد شرکت و سخنرانی می‌کرد.

این نویسنده نهایتا در 16 خرداد سال 1379 و در سن 62 سالگی بر اثر ابتلا به بیماری مننژیت در بیمارستان ایرانمهر تهران درگذشت. پس از فوت این داستان‌‌نویس بنیاد هوشنگ گلشیری به منظور حمایت از فعالیت‌های ادبی او و ادامه دادن راهش تشکیل شد. بنیاد فوق جایزه‌ای به نام جایزه هوشنگ گلشیری را  برای اهدا به آثار ادبی برجسته در نظر گرفته است. جایزه فوق به صورت سالیانه و در زمینه ادبیات داستانی به آثار منتخب اهدا می‌شود.