تاریخ نابغههای زیادی را به خود دیده است. آدمهایی که نقشی ماندنی از خودشان بهجا گذاشتهاند و تا مدتها پس از مرگشان نیز هیچکس آنها را از یاد نخواهد برد. زمانهی ما نیز از وجود چنین انسانهایی بینصیب نمانده است. در همین سالها مردی آنسوی کرهی زمین میزیست که توانست مفهوم محدودیت را تغییر دهد. استیون ویلیام هاوکینگ اگرچه سالهای بسیاری از بیماری «ALS» رنج برد و پزشکان هرگز امیدی به بهبودی یا حتی زنده ماندن او نداشتند هفتادوشش سال زندگی کرد و در طی این سالها فعالیت علمی خود را ادامه داد. استیون هاوکینگ مرزها را برای تمام کسانی که از محدودیتهای حرکتی رنج میبرند تغییر داد، او کسی است که معنی غیرممکن را عوض کرده است.
استیون ویلیام هاوکینگ هشتم ژانویه در آکسفورد به دنیا آمد. تولد او مصادف با سیصدمین سالروز درگذشت «گالیلهئو گالیله» منجم بزرگ ایتالیایی رنسانس بود. پدر و مادر او تحصیلکرده بودند و پدرش پزشک بود. آنها دلشان میخواست پسرشان پزشک خوبی شود اما هرگز گمان نمیکردند سالها بعد نام پسرشان بهعنوان یکی از بزرگان علم فیزیک بدرخشد. استیون یک متخصص فیزیک نظری و کیهانشناسی برجسته شد و از سال 1979 تا 2009 کرسی ریاضیات لوکاسی را در دانشگاه کمبریج در اختیار داشت.
استیون در مدرسه چندان عملکرد فوقالعادهای نداشت اما کودکی بسیار باهوش و کنجکاو بود. او علیرغم مخالفت خانوادهاش در 17 سالگی وارد دانشگاه آکسفورد شد و تحصیلش را در رشتهی فیزیک آغاز کرد. استیون هاوکینگ در طول تحصیلات دانشگاه هم آنچنان درخشان به نظر نمیرسید تا اینکه شاگرداول دانشگاه آکسفورد شد و یکی از واجدین شرایط بورسیه برای ادامه تحصیل در دانشگاه کمبریج شناخته شد. او برای گرفتن این بورسیه مجبور بود با دیگران رقابت کند. روایت معروفی وجود دارد که میگوید او در جلسه مصاحبهای که مدیران آکسفورد برای انتخاب کسی که باید از بورسیه استفاده میکرد ترتیب داده بودند خطاب به آنان گفت: «اگر بازهم میخواهید مرا در اینجا تحملکنید، بورس را به من ندهید.» به نظر میرسد مدیران آکسفورد هم تمایلی به نگهداشتن استیون در آنجا نداشتند. آنها بورسیه را به او دادند و استیون ویلیام هاوکینگ راهی کمبریج شد.
در سال آخر حضور در آکسفورد بود که اولین نشانههای بیماری در استیون ظهور کرد. او نمیتوانست از پلهها درست بالا و پایین برود و در تکلم هم دچار اشکال شده بود. پزشکان پس از بررسیهای بسیار بیماری او را «اسلکروز جانبی آمیوتروفیک» تشخیص دادند و گفتند که او بهزودی بهطور کامل فلج خواهد شد و دو سال بیشتر زنده نخواهد ماند؛ اما استیون هاوکینگ کسی نبود که به این سادگی تسلیم شود. زندگی برنامهی دیگری برای او داشت.
سال 1964 بود که استیون با جین وایلد آشنا شد. دختری که یک سال بعد همسرش شد. وجود جین و همینطور علاقه به دانش باعث شد استیون تسلیم نشود. او سال 1965 دکترایش در کمبریج را آغاز کرد. استیون ویلیام هاوکینگ در دوران دکترا با «دنیس شیاما» فیزیکدان معروف کارکرد، تز دکترای او ارتباط مدلهای کیهانشناسی و مکانیک کوانتومی بود.
بیماری دستبردار نبود، استیون کمکم تمام تواناییهای حرکتی و ارتباطیاش را از دست میداد. تا سال 1985 او توانایی تکلمش را هم بهطور کامل ازدستداده بود؛ اما متخصصان در سراسر دنیا بیکار ننشستند آنها صندلیهای چرخداری برای او طراحی کردند که نهتنها به او کمک میکرد حرکت کند بلکه تواناییهای جانبی دیگری هم داشت که به او اجازه میداد نامههایش را بخواند، مقالههایش را بنویسد و حتی از اسکایپ استفاده کند. آخرین صندلی چرخداری که استیون هاوکینگ استفاده کرده و مخصوص او طراحیشده بود را شرکت اینتل تولید کرده است. با توجه به اینکه در سالهای پایانی عمر توانایی هاوکینگ بسیار کمتر شده بود جوری که حتی باوجود حسگرها و امکانات مختلف بیش از یکی دو کلمه در دقیقه را نمیتوانست منتقل کند، اینتل رابط کاربری ویژهای برای او طراحی کرده بود تا بتواند با حرکت ماهیچههای صورتش حروف کیبرد را انتخاب کند و همچنینی کیبرد کلمات بعدی را برای او حدس بزند. آنچه هاوکینگ مینوشت بهصورت یکصدای روباتی خوانده و پخش میشد. صدای رباتی هاوکینگ تبدیل به نشانهای برای او شد و جذابیت به خصوصی داشت. بهطوریکه بسیاری از بیمارانی که مجبور بودند از چنین فناوریهایی استفاده کنند تمایل داشتند، صدای رباتی هاوکینگ را داشته باشند.
استیون هاوکینگ پژوهشهای زیادی در کارنامه دارد. ترمودینامیک سیاهچالهها یکی از مسائل مهمی است که او سالها روی آن کارکرده است. او همچنین بر روی نظریه بیگ بنگ، نظریهای که آغاز جهان را توضیح میدهد کارکرده است. استیون هاوکینگ علاوه بر مقالات دانشگاهی کتابهایی هم برای عموم مردم در کارنامه دارد. معروفترین کتابهای هاوکینگ «جایگاه ما در جهان هستی»، «نظریه همهچیز»، «طرح بزرگ» و «زندگی من» هستند. «جهان در پوست گردو» و «تاریخچهی زمان» نیز کتابهای معروف دیگری از او هستند که در ایران نیز بسیار با استقبال مواجه شدهاند.
دکتر کامران وفا، فیزیکدان ایرانی دانشگاه هاروارد بر روی پژوهشهای هاوکینگ هم کارهایی انجام داده است. او و همکارانش توانستهاند فرمول بکنشتاسن- هاوکینگ برای آنتروپی سیاهچالهها را از طریق نظریه ریسمان استخراج کنند. همچنین در سالهای پایانی عمر هاوکینگ بود که دکتر وفا ضیافت شامی برای او در خانهاش برگزار کرد. شامی با غذاهای ایرانی، پذیرایی ایرانی و موسیقی زندهی ایرانی.
استیون هاوکینگ دربارهی وجود خدا نیز نظرات جالب و متفاوتی داشته است. او خودش را یک بیخدا میدانست و تحلیلهایش را در بسیاری از آثارش آورده است. او دراینباره میگوید: «پیش از آنکه ما علم را بفهمیم، طبیعی بود که به خلقت جهان توسط خداباور داشته باشیم؛ اما امروز علم توضیح متقاعدکنندهتری ارائه میکند.»
سال 2014 فیلم نظریهی همهچیز بر اساس کتاب «سفر به بینهایت: زندگی من با استیون» نوشتهی جین وایلد ساخته شد. در این فیلم داستان زندگی هاوکینگ، نظریههای او، ابتلایش به بیماری دردناکش و فعالیتهایش آمده است. «ادی ردمین» نقش استیون هاوکینگ را در این فیلم بازی کرده است.
استیون هاوکینگ چهاردهم مارس 2018 در 76 سالگی در خانهاش در کمبریج درگذشت. او در کلیسای وستمینستر لندن جایی که آیزاک نیوتون، فیزیکدان بزرگ تاریخ هم آنجا دفن شده است، به خاک سپرده شد.