شهر آینهها عنوان رمانی جذاب و ترسناک از سهگانهی گذرگاه است. در این اثر میخوانیم که تهدید بزرگ دیگری برای نابودی بشر وجود دارد. جاستین کرونین در آثار خود مخاطب را با سوالاتی مانند این که دلیلی برای امید وجود دارد؟ آیا بشریت شایسته زنده ماندن است؟ دقیقاً منظور از بقا چیست و با چه هزینهای باید برای زنده ماندن تلاش کنیم؟ و امید چه نقشی در همه اینها دارد؟ خواننده را تحت تاثیر داستانها ترسناک و فلسفی خود میکند. رمان شهر آینهها در ادامهی دو رمان گذرگاه و دوازده نوشته شده است و داستان جنجالی آن تا مدتها ذهن خواننده را به خود مشغول میکند.
کتاب شهر آینهها عنوان سومین بخش از مجموعهی سهگانهی گذرگاه به قلم جاستین کرونین است. نگارش سهگانهی گذرگاه بیش از ده سال زمان برده است. این مجموعه یکی از پرفروشترین کتابهای جهان در ژانر وحشت و علمی تخیلی آخرالزمانی است که شخصیت داستانها را خونآشامها تشکیل دادهاند. شهرت این مجموعه به قدری زیاد بوده است که نویسندهی مشهور آمریکایی استیون کینگ آن را تحسین کرده است و از آنها به عنوان یکی از موفقترین مجموعه آثار فانتزی تخیلی نام میبرد. بخشهای اول و دوم این سهگانه با نامهای گذرگاه و دوازده در سال ۲۰۱۰ و ۲۰۱۴ منتشر شد و شهر آینهها که آخرین بخش سهگانهی گذرگاه است در سال 2016 در دسترس عموم قرار گرفت. همچنین شرکت فیلمسازی فاکس، قصد ساخت سریالی بر اساس این سهگانه را دارد.
داستانهای این مجموعه اگرچه درونمایهای تخیلی و فانتزی دارند اما نویسنده در تمام فضاهای واقعی در قارهی آمریکا بهره برده و در تمام این مکانها حضور پیدا کرده است تا جزئیات دقیق و ظریفی به خواننده ارائه دهد. شهر آینهها نیز مانند جلدهای قبلی این مجموعه روایتی از صدسال بعد انسان امروز است و در آن حقیقت تلخ انسان که در طلب سلطه و رسیدن به قدرت مطلق است به نمایش گذارده میشود.
کتاب شهر آینهها یک اثر حماسی در ژانر وحشت آخرالزمانی است که داستان آن دربارهی موجودات خونآشامی است که اکثریت جمعیت کره زمین را از بین بردهاند. از سوی دیگر میتوان این اثر را داستانی با محوریت جنگیدن برای بقا دانست که در آن مردم برای بازسازی تمدن در مقابل فاجعه غیرقابلتصور تلاش میکنند.
شخصیتپردازی و فضاسازیهای این رمان هزارصفحهای و قرار گیری آنها در روند داستان باعث شده تا این کتاب را بتوان به عنوان هشداری برای آیندهی انسان و کرهی زمین محسوب کرد.
مترجم در ابتدای کتاب که دربارهی چالشها و سختیهای ترجمهی این اثر میگوید، گریزی هم به شکل روایت و ساختار این مجموعه میزند. او توضیح میدهد: «موضوع مهم دیگر در برگردان این رمان به ابهام زمانی در استفاده از وقایع کاملاً در هم تنیده برمیگردد؛ طوری که داستان با کنار هم گذاشتن هر سه کتاب کامل میشود. در برخی قسمتها، روایت به شکلی مبهم از زمان حال به گذشته میرود و ذهن خواننده را درگیر میکند. بر خلاف رمان گذرگاه، این تغییرهای زمانیِ گسترده با بازههای کوتاه همراه شده و با فلاشبکهای متعدد، تعلیق و پیچیدگی رمان را دوچندان کرده است. میتوان گفت رمان شهر آینهها در کنار پیش بردن داستان ناتمام دو قسمت قبل و تجزیه و تحلیل شخصیتها، به آیندهای دور اشاره میکند. بهطور کلی، داستان در کنار سیر خطی خود، از نوعی جریان سیال ذهن نیز بهره میگیرد».
مجموعهی گذرگاه از پرفروشترین کتابهای جهان است که در ایران نیز، انتشارات کتابسرای تندیس، در سالهای ۱۳۹۲ و ۱۳۹۳ دو جلد اول آن را با ترجمهی محمد جوادی منتشر کرد و با استقبال خوب مخاطبان مواجه شد. رمان شهر آینهها نیز در سال 1395 توسط این مترجم به فارسی برگردانده شد و از سوی انتشارات کتابسرای تندیس در دسترس علاقهمندان قرار گرفت.
جاستین کرونین نویسنده رمانهای ژانر وحشت و علمی تخیلی است. او در نیواینگلند آمریکا متولد شده است و اکنون در دانشگاه رایس در تگزاس نویسندگی تدریس میکند. کرونین بیش از 27 سال است که به عنوان نویسنده فعالیت دارد و جوایز و افتخارات زیادی از جمله جایزه بنیاد همینگوی / PEN، جایزه استفن کرین Stephen Crane و جایزه وایتینگ را در طول فعالیتهای ادبی خود دریافت کرده است. او در مجموع شش رمان و مجموعه داستان نوشته است. طولانیترین و مطرحترین کتاب کرونین سه گانهی گذرگاه نام دارد که جزو پرفروشترین کتابهای نیویورکتایمز بودهاند. ایدهی داستان این سهگانهی مشهور در سال ۲۰۰۶ به پیشنهاد دختر کرونین در ذهن او شکل میگیرد.
ماندن محتاطانه نبود؛ انگیزهی حرکت نداشت، نیرویش بازگشته بود؛ ابتدا با قدمهای کوچک به او نزدیک شد و بعد مثل مهمانی که مدتها منتظرش بوده باشند، ناگهان از راه رسید. از شاخههای شکسته و برگهای درخت انگور پناهگاهی ساخته و از بزرنت به عنوان سقف استفاده کرده بود. جنگل پر از روح زندگی بود: سنجاب، خرگوش، بلدرچین، کبوتر و آهو. بعضی از آنها زیادی برای او سریع بودند، اما نه همهشان. تله میگذاشت یا با کمان شکار میکرد: شلیک، یک مرگ تمیز و بعد شام، گرم و خام. هر روز وقتی هوا تاریک میشد داخل رودخانه حمام میکرد. آب، زلال و به طرز شگفتآوری سرد بود. در حال حمام بود که خرسها را دید. متوجه شد حدود ده متر بالاتر از ساحل، چیزی در میان بوتهها حرکت میکند. بعد حرکت به لبهی رودخانه منتقل شد: مادر و یک جفت توله. آلیشا هیچ وقت آنها را از نزدیک ندیده بود، فقط در کتابها. کنار هم در گودالها پرسه میزدند و با پوزهشان گل را این طرف و آن طرف میکردند. نوعی سستی در حرکتهایشان بود: انگار ماهیچههایشان در زیر پشمهای سنگین و درهم کاملاً به هم چفت نشده بودند. غباری از حشرهها بالای سرشان میدرخشیدند و آخرین بارقههای نور را میگرفتند. خرسها متوجه او نشدند، یا اگر هم شدند، به نظرشان چیز مهمی نیامد.
تابستان تمام شد. یک روز، دنیا پر از برگهای سبز پهن و پر از سایه؛ سپس انفجاری از رنگ در جنگل اتفاق افتاد. صبح روز بعد، لایهی نازکی از یخ کف جنگل را پوشاند. سرمای زمستان با احساسی از پاکی و خلوص همهجا را میگرفت. لایهی ضخیمی از برف روی زمین نشست. خطوط تیرهی درختها، ردپاهای کوچک پرندهها، آسمان سفید که از هر رنگی پاک شده بود: همه چیز به ذات خود بازگشته بود. چه ماهی بود؟ چه روزی؟ همان طورکه زمان میگذشت، پیداکردن غذا برایش به موضوع مهمی تبدیل میشد. ساعتها و حتی گاهی تمامروز حرکت نمیکرد تا نیرویش را ذخیره کند. تقریباً یک سال میشد که با موجود زندهای همکلام نشده بود. کم کم متوجه شد که افکارش را به زبان نمیآورد؛ انگار به یکی از موجودات جنگل تبدیل شده باشد. احساس کرد کم کم دیوانه میشود. شروع کرد به صحبت با سرباز؛ انگار او انسان باشد. مثلاً میگفت: «سرباز، شام چی بخوریم؟» «سرباز، به نظرت وقتش رسیده که برای آتش هیزم جمع کنیم؟» «سرباز، به نظرت آسمان میخواد بباره؟»
آنچه در بالا خواندید بررسی و نقد کتاب شهر آینه بود. خرید و دانلود این اثر در همین صفحه امکانپذیر است. برای مطالعهی دیگر کتابها در زمینهی رمان خارجی میتوانید به قسمت دستهبندی کتابها مراجعه و کتابهای این موضوع را یکجا مشاهده کنید.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 6.۱۱ مگابایت |
تعداد صفحات | 1,076 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۳۵:۵۲:۰۰ |
نویسنده | جاستین کرونین |
مترجم |