فیل فیلک، یک فیل بود قد یک فنجان که خیلی کوچولو بود و تازه راه رفتن را یاد گرفته بود. او هنوز به مهد کودک فیلها نمیرفت. قرار بود مامان فیل و فیل بابا، فیل فیلک را ببرند جنگل، تا با حیوانات جنگل آشنا شود. فیل فیلک دست مامان بابایش را گرفته بود و آمده بود وسط جنگل. آن روز قرار بود یاد بگیرد چطور آب بخورد و چطور با آب رودخانه دوش بگیرد. آخر خرطومش خیلی فسقلی بود. خٌب فیل فیلک قد یک فنجان بود؛ کوچکترین فیل جنگل.