ستارهها که پر از انرژی و آمادهی درخشش بودند شروع به چشمک زدن کردند. ماه هم مثل همیشه در بالاترین نقطهی آسمان قرار گرفت و نورزیبای مهتابش، در همه جای آسمان پاشید.
در این بین ، ستاره ی کوچکی ، در گوشهای تنها نشسته و به فکر فرو رفته بود. او دیگر دلش نمیخواست مثل دوستانش، شبها در آسمان بدرخشد و بیشتر دلش میخواست تنها و دور از بقیهی ستارهها برای خودش تفریح کند.