رابرت کیوساکی نویسنده و سرمایهگذار آمریکایی در سال ۲۰۰۰ اقدام به انتشار کتاب «پدر ثروتمند پدر فقیر» کرد. وی در این کتاب که مخاطبان زیادی را در سراسر جهان به خود جذب کرده است به بیان نگرشی (نگرش پدری کارمند و نگرش پدری کارآفرین) در باب کسب ثروت میپردازد. داستان این کتاب و به ادعای خود نویسنده روایتگر زندگی خودش است. پدر وی کارمند و دارای رتبه اجتماعی مطلوب است که همواره در خصوص فرار از ریسکها، انتخاب شغلهایی با امنیت بالا و... صحبت میکند. کیوساکی در همین حین با پدر دوستش که کارآفرین است آشنا میشود که در خصوص خلاقیت، ایدههای جدید برای کسب و کار و... سخن میگوید.
در واقع میتوان گفت واژه پدر پولدار و پدر فقیر توصیفیست از دو پدر خود که یکی پدر واقعی وی که در سیستم آموزشی کار میکرد و وضع مالی جالبی نداشت و پدر دوست صمیمی او که یک سرمایهدار موفق بود و درس موفقیت مالی را از او آموخته بود. وی در کتاب «پدر ثروتمند پدر فقیر» به شرح تجربیات خود برای رسیدن به ثروت و یک تاجر موفق شدن میپردازد و توصیههایی را به عموم مردم برای رهایی از فقر میکند.
برشی از کتاب
من پرسیدم: «بنابراین نادانی، چه ارتباطی با ترس و طمع میتواند داشته باشد؟» ایشان جواب داد: «نادانی در مورد پول باعث این همه حرص، طمع و ترس میشود. بگذارید برای شما چند مثال بزنم: یک پزشک برای این که بتواند بهتر خانوادهاش را تامین کند، پول بیشتری میخواهد. پس حق ویزیت خود را افزایش میدهد. با افزایش حق ویزیت، هزینه درمان برای دیگران افزایش پیدا میکند و این موضوع به مردم فقیر آسیب بیشتری میرساند. بنابراین وضعیت سلامتی مردم فقیر بدتر از کسانی است که پول بیشتری در اختیار دارند. به همان دلیلی که پزشکان حق ویزیت خود را بالا میبرند، وکلا نیز اجرت خودشان را بالا میبرند، چون قیمت وکلا افزایش پیدا کردهاست، معلمهای مدرسه نیز درخواست حقوق بالاتری میکنند. پس تمام اینها باعث...»