خفاش و موش دوستهای صمیمی بودن.
خفاش در هتل میدنایت، جایی بالای شهر زندگی میکرد.
خونهاش در طبقهی ۳۳، یعنی بالاترین طبقهی آپارتمان بود، اما موش در زیرزمین زندگی میکرد.
اونها با هم موسیقی اجرا میکردن.
خفاش متنِ موسیقی رو مینوشت و با پیانو آهنگ میزد، موش هم متنهای آهنگ رو مینوشت و میخوند.
اون دوتا همیشه توی اتاق ساعت دوازده که بالای سقف هتل بود اجرا داشتن.
یک شب موبایل موش زنگ خورد…