صبح یک روز آفتابی موش و دوستش پرنده از خواب بیدار شدند.
با دیدن شکوفههای روی درختان فهمیدن که اتفاق مهمی افتاده!
فصل بهار اومده بود.
موش و پرنده، دوست داشتن هرچه زودتر این خبر فوقالعاده رو به دوستاشون برسونن.
اونها خرگوش رو دیدن که مشغولِ کار با بیلچه و سطلش زیر سایه بود.
خرگوش در حال جمع کردن برفها بود تا تو فصل بهار بتونه ازشون استفاده کنه…