ممکن است شما با انجام فعالیتهایی مثل مراقبه، دعا و نیایش، استفاده از عبارتهای تاکیدی یا هر نوع تلاش دیگری در زمینه رشد و پیشرفت فردی خودتان احساس آرامش و آزادی کنید دلیل این موضوع این میتواند باشد که میخواهید از احساس بد ناشی از باورهای محدود کننده، اظهارنظرهای منفی و یا الگوهای فکری تکراری آزاد بشوید.
اما چیزی که من تجربه کردهام مقاومتی است که بخش تاریک وجود انسان در برابر تمایل او برای حرکت به سمت روشنایی و آگاهی از خودش بروز میدهد. حتی وقتی که شما برای رسیدن به احساس عشق و وجه درونی خود را متعهد به انجام یک سری فعالیتها میکنید ناگهان تسلیم ترسی میشوید که از دوران کودکی درونتان ریشه دوانده است.
شما با اعتقاد به این باور پوسیده که تجربههای زندگی سرشار از موفقیت و داشتن یک احساس آرامش پایدار و مستلزم داشتن تنش، نگرانی وتللاطم درونی است، به خود میگویید مسلما احساس امنیت و آرامش با تلاش بر کنترل کردن امور و داشتن درگیریهای ذهنی به وجود میآید. اکثر مردم در ضمیر ناخودآگاهشان به این مسئله اعتقاد دارند که برای زنده ماندن نیاز به مکانیزمهای دفاعی خود تکیه کنند و این در حالی است که از قدرت درونی نیروی عشق کاملاً بی اطلاع هستند.
پیام کلی:
به منظور رسیدن به رهایی، از اول باید مقاومت درونی خود را قبول کنید و انکارش نکنید.
مهمترین فعالیتی که باید برای آزادی از چنگ این مقاومت درونی انجام بدهید این است که اول کشف کنید انسان از چه راههایی در برابر رهایی و آرامش درونی از خود مقاومت و سرسختی نشان میدهد. وقتی قبول کنید در برابر ترسها و نگرانیهایتان ناتوان هستید میتوانید خود را از اسارت گذشته و سایر افکاری که باعث ایجاد ترس و نگرانی در درونتان میشود رها کنید و رشد معنوی خود را شروع کنید.
رهایی از چنگ الگوهای فکری گذشته و جایگزینی آن با سیستم فکری جدید نیازمند تلاش، تمرین و ممارست فراوان است. در اوایل کار امکان داره پیشرفت چشمگیری نداشته باشید، ولی ناامید نشوید. تمریناتی که موجب دگرگون شدن زندگیتان میشود، تمریناتی هستند که شما رو آماده پذیرایی از عشق الهی می کنند.