مردی که در سرما در حال رانندگی است، شب شده و میترسد مرد دیگری را پیدا می کند، مرد از او میخواهد همراهش برود و شب پیش او بماند وقتی به خانه او می رسد متوجه حرفهای عجیب صاحبخانه میشود. این کتاب به نوعی صحبتهای هدایت است از ا فکار خودش. چیزهایی که همواره ذهنش را مشغول می کرده و حالا آنها را بیان می کند و با خواننده به اشتراک میگذارد.