پائولو کوئیلو در کتاب هیپی ما را به زمان گذشته میبرد و داستان روزگاری در زندگی خود را بازگو میکند که رویای صلح و به چالش کشیدن نظم اجتماعی، سیاستهای یک جانبه و مطلق، رفتارهای محافظه کارانه، مصرفگرایی افراطی، و نابرابری بیرحمانه ثروت و قدرت را در سر میپرورانده است.
کوئلیو در این اثر، با تکیه بر تجارب شخصی خودش به نسلی اشاره میکند که در رویای رسیدن به صلح در حال تقلا بود و این جرات را به خودش داد که نظم اجتماعی را به چالش بکشد. ما در هیپی ، داستان زندگی پسر جوان و لاغراندام برزیلی ریش بزی را میخوانیم که آرزو دارد نویسنده بزرگی شود و به درک عمیقتری از دنیا دست پیدا کند. سفر پائولو از آمریکای جنوبی شروع و تا میدان دام آمستردام ادامه پیدا میکند.