فرهان نوجوان جنگزدهای است که در یکی از روستاهای اهواز زندگی میکند. او ناخواسته برای بازی کردن در فیلمی سینمایی انتخاب میشود و همراه گروه فیلمبرداری از روستا و خانودهی خود جدا میشود و تن به خواستهی پدر میدهد. پدری که سودای سینما و ماجراجویی دارد. اما فرهان در مسیری قرار میگیرد که نه فقط سینما بلکه جنگ برایش رقم زده است. عشق، خشونت، خیانت، استفاده ی ابزاری از کودکان برای رسیدن به سیمرغ از مضامینی هستند که در این رمان به آنها پرداخته شده است.