خاله نوبهار، یا همون ننه سرما، عاشق عمو نوروز است. او توی دنیا عمو نوروز را از هرچیزی بیشتر دوست دارد. هر وقت که زمستان به انتهایش میرسد و قرار است بهار بیاید و دامن پر از گلش را پهن کند، خاله نوبهار میرود سراغ تمیز کردن و خانه تکانی، او همهجا را تمیز میکند، سفرهی خوشگلی میچیند و چای خوش عطری دم میکند و مینشیند به انتظار... تا که عمو نوروز برسد. اما هربار پای سفره از خستگی خوابش میبرد...
شکوه قاسمنیا، با بازآفرینی افسانهی کهن، قصهی عمو نوروز و خاله نوبهار، به سنتهای زیبای فصل بهار، خانه تکانی، چیدن سفره هفتسین و مهماننوازی اشاره میکند.